در فرهنگ مردم ایران، پرندهی طاووس نمادی از زیبایی و فَر و شکوه است. اما در میان بخشی از ایرانیان، طاووس معنایی افزونتر دارد. کُردهای یارسان (اهل حق) پرندهی طاووس را بسیار گرامی میدارند. به همینگونه، این پرنده در نزد کُردان ایزدی معنایی دیگر و بسیار ارجمند دارد. پس بیسبب نیست که در گوشه و کنار «گرمابه خان» سنندج نقش طاووس را مییابیم که خرامان و بال گشوده، جلوهها میفروشد و زیباییها میبخشد. این سخن بدان معنا نیست که گرمابه خان ویژهی یارسانها یا باورمندان ایزدی بوده است؛ بلکه تنها بازنمایی از رواداری و آزاداندیشی بانی گرمابه است که خود از خاندانی بزرگ و نامدار بود.
اماناله خان اردلان والی، از خاندانی برخاسته بود که دیرزمانی فرمانروایی کردستان را عهدهدار بودند. آنها خاندانی خوش نام شناخته میشدند و در ساخت سازهها و بناها، یادگارهای بسیاری بهجا گذاشتند. گرمابه خان نیز در سال 1214 مهی(:قمری)، به دستور اماناله خان پی گذاشته شد و 6 سال پس از آن ساخت این سازه به پایان رسید. سنگنوشتهی(:کتیبهی) سردَر گرمابه، تاریخ 1220 مهی را نشان میدهد. این سال همزمان است با سالهای نخستین پادشاهی فتحعلیشاه قاجار بر ایران.
گرمابه تاریخی خان در بافت کهن شهر سنندج، در بخش شمالی بازاری دیرینه به نام محله بازار ساخته شده است. زمانی که فرهاد میرزا معتمدالدوله، عموی دانشمند ناصرالدین شاه، بر کردستان فرمانروایی میکرد، گرمابه خان به بازرگانی به نام ملکالتجار فروخته شد. خریدار، دست به مرمت و بازسازی گرمابه زد تا آنکه در سالهایی دیگر مالکیت گرمابه به کسی دیگر به نام پیرظهیری سپرده شد. از همینروست که برخی از مردم سنندج، گرمابه خان را به نام گرمابه پیرظهیری میشناسند، اما نام تاریخی آن همان گرمابه خان است. در سال 1377 خورشیدی نیز این گرمابهی زیبا را میراث فرهنگی کردستان خریداری کرد و دست به باززندهسازی آن زد.
آنچه گرمابه خان سنندج را نمایانتر میسازد، فضای هندسی آن است. به سخن دیگر، همهی بخشهای گرمابه آمیختهای از شکلهای مستطیل، مربع و هشتضلعی است. از اینرو، از نظمی ریاضیوار برخوردار است. این گرمابه برای استفادهی همگان ساخته شده بود و بازاریان و مردم محله بازار و دیگران، به یکسان از آن برخوردار میشدند. افزونبر اینکه بزرگترین گرمابهی سنندج نیز شناخته میشد.
درگاه گرمابه به شکل مستطیل است. در گذشته بر فراز درگاه سنگنوشتهای کهن دیده میشد که بیتهایی در وصف گرمابه و ستایش از بانی آن اردلانخان والی، داشت. آن سنگنوشتهی تاریخی که به خط نستعلیق ممتازی نوشته شده است، اکنون در موزهی سنندج نگهداری میشود. پس از گذر از درگاه است که هشتی گرمابه پدیدار میشود. فضای هشتی پهناوری چندانی ندارد و دهلیزی است که راه به بینهی گرمابه میبَرد.
بینه را نیز به شکل مستطیل ساختهاند. ویژگی نمایان بینه، چهار رختکنی است که در هر گوشهی آن دیده میشود. مانند بسیاری از گرمابههای تاریخی دیگر گرداگرد بینه را سکوهایی فراگرفتهاند که فضای خالی پایین آنها جایی برای نگهداری کفش گرمابهروها بوده است. دو جلوهی دیگر بینهی گرمابهی خان یکی سقف گنبدی آن است که چهار ستون استوار آن را نگهداشتهاند و دیگری حوضی هشتپَر در میانهی بینه است. فوارهای در میانهی حوض دیده میشود و به آن نمایی زیباتر بخشیده است.
میاندَر گرمابهها دو بخش بینه و گرمخانه را پیوند میداد. در این بخش، سکوهایی برای انداختن لُنگ و دیگر لوازم شستوشو ساخته میشد. بخش میاندَر گرمابهی خان نیز هشتی کوچکی است که به گرمخانه میرسد. گرمخانه را مستطیلشکل طراحی کردهاند. ستونهایی پیچدرپیچ و استوار، سقف گنبدی گرمخانه را سراپا نگهداشتهاند. از همین سقف گنبدی است که روشنایی گرمابه برآورده میشود. شمار نورگیرهای گرمابه فراوان است. افزونبر این که شیوهای درخور توجه نیز به کار رفته است تا روشنایی گرمابه بیشتر باشد. بدینگونه که کف گرمابه را با سنگ مرمر پوشاندهاند. این سنگها نور را بازتاب بیشتری میدهد.
در بخش جنوبی گرمخانه، خزینه جای دارد. در گرمابههای سنتی ایران دو خزینه ساخته میشد. یکی بزرگتر با آبی گرم و سوزان، و دیگری کوچکتر که لبریز از آبی سرد بود. اما چون گرمابه هوایی گرم داشت، آب خزینهی دوم در اندک زمانی ولرم میشد. برای همین بود که خزینهی کوچک جایی برای آبتَنی کودکان و نوجوانان و شلنگ تخته انداختن آنان هم بود. این را نیز بگوییم که هیچگاه از همان آغاز درون خزینهی ولرم نمیشدند. از آنرو که می گفتند چنین کاری سبب می شود چرک بدن درنیاید. افزونبر اینکه بدن چرکدار که هنوز لیف و کیسه نخورده است، آب را کثیف میکند. پس باید نخست تَن را با آب داغ خیس کرد و کیسه کشید و لیف زد، سپس درون خزینه شد. فراموش نکنیم این را نیز یادآوری کنیم که آب مورد نیاز خزینه و گرمابه خان از کاریزی برآورده میشد که مظهر آن بیرون شهر سنندج بود.
ازاره گرمابه، یا بخش سنگی دیوار که از سقف تا کف زمین کشیده شدهاند، با کاشیهایی هفترنگ پوشانده شده است که نقشهای دلانگیز اسلیمی دارند، یا نگارههایی از گل و مرغ. آهکبُریها نیز بالای ازاره دیده میشوند. همهی آنها نقشهای گیاهی و جانوریاند. آرایههای آهکی گرمابه خان، بسیار دیدنی و باارزش است و در طراحی و ساخت آن باریکبینی فراوانی بهکار رفته است. طرحهای اسلیمی، بهویژه آن جایی که نبرد با شیر و اژدها را نشان میدهد، چشمگیر و تماشایی است.
طرحهای جانوری گرمابه خان، آکنده از نقش پرندگانی مانند سیمرغ، کبک، گنجشک، بلبل و حتا عقاب است. اما آنچه بیش از همه دیده میشود، همانگونه که پیشتر گفتیم، نقش زیبای طاووس است. گویی طاووسها گرمابه را از آنِ خود کردهاند و همهجا پرهای رنگارنگ خود را به رُخ میکشند. بهویژه در سربینهی گرمابه شمار افزونتری از طاووسها دیده میشود. از اینرو، گمانی در این نیست که سازندگان گرمابه خواستهاند که میان نقشهای جانوری، پافشاری بیشتر بر نقش طاووس باشد.
در گذر سالهای بسیار، خواهناخواه دگرگونیهایی در گرمابه خان پدید آمده و بخشی از فضای سازه دستخوش افزوده و کاستهایی شده است. با این همه، مرمت و باززندهسازی گرمابه به شیوهای درست و بنیادین انجام گرفته است و از آن موزهای دیدنی ساختهاند. برپایی موزه، پس از بازسازیها و در سال 1378 خورشیدی، بوده است.
گرمابه خان جایگاه ویژهای در میان مردم سنندج دارد. نهتنها سازهای تاریخی و باشکوه است، بلکه همواره کارکرد اجتماعی بااهمیتی داشته است. اکنون نیز موزهای برای شناخت فرهنگ و آیینهای استان کردستان و شهر سنندج شناخته میشود. گرمابهی خان در اسفندماه 1378 خورشیدی، با شمارهی 2603 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
* با بهرهجویی از جستار «نگاهی به معماری و تاکید بر نقشپردازی در آرایههای حمام خان سنندج» نوشتهی محمدابراهیم زارعی (نشریه هنرهای زیبا، 1391)؛ و نیز: کتاب «حمام در ایران» نوشتهی پریوش اکبری (دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1397).