امروز پیروز و فرخ روز مهر ایزد، 16 تیرماه سال 3759 زرتشتی، یکشنبه 13 تیرماه 1400 خورشیدی، چهارم جولای 2021 میلادی
محمد معین از پژوهشگران برجسته و پدیدآورندهی فرهنگ معین یکی از مهمترین لغتنامههای فارسی 13 تیرماه ۱۳۵۰ در تهران درگذشت. آرامگاه وی در آستانهی اشرفیه جا دارد.
نیما یوشیج در وصیتنامهاش اختیار چاپ آثارش را به معین داد. علی اکبر دهخدا تکمیل لغتنامه دهخدا را به معین سپرد. دکتر معین نزدیک به ۲۴ جلد کتاب تالیف کرد. وی بهزبانهای فرانسه، انگلیسی، عربی و آلمانی چیرگی کامل داشت و زبانهای پهلوی اوستایی و فارسی باستان و برخی گویشهای محلی را خوب میدانست. از کارهای ارزشمند وی همکاری با علامه دهخدا و تنظیم فیشهای چاپ نشده پس از درگذشت دهخدا بود. او همچنین برپایهی وصیت نیمایوشیج بررسی آثار او را برعهده گرفت. از جمله تالیفات با ارزش وی فرهنگ معین در شش جلد است که از بنمایههای باارزش واژگان زبان فارسی است.
محمد معین فرزند معینالعلماء زاده ۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ رشت، مادرش را در ۶ سالگی بر اثر بیماری حصبه از دست داد. او که اولین فرزند خانواده بود، پنج روز پس از فوت مادر، پدرش نیز به سبب همین بیماری درگذشت و سرپرستی او را پدر بزرگش بردوش گرفت. وی پس از پایان تحصیلات مقدماتی برای ادامه تحصیل در دارالفنون، ساکن تهران شد و بهتحصیل در دانشکده ادبیات پرداخت و دانشنامه دکترایش را در سال ۱۳۲۱ دریافت کرد. دانشنامه او با عنوان «مزديسنا و تأثير آن در ادب فارسى» و استاد راهنماى او ابراهيم پورداوود بود. او از چند دانشگاه خارجی درجه دکترای افتخاری داشت و عضو فرهنگستان ایران شد و ریاست کمیسیون ادبیات سمینار جهانی تاریخ و فرهنگ ایران را بردوش داشت. محمد معین به عنوان نخستین دانشآموختهی دوره دکترای ادبیات فارسی در ایران شناخته شد.
از آغاز سال ۱۳۲۵ شمسی که چاپ لغتنامه دهخدا برابر با قانون، در مجلس شورای ملی آغاز شد، معین به همکاری علیاکبر دهخدا برگزیده شد. در دی ماه ۱۳۳۴ با موافقت علیاکبر دهخدا، سازمان لغتنامه از منزل شخصی دهخدا به مجلس شورای ملی منتقل شد و بنابر وصیتنامه دهخدا، معین به ریاست امور علمی آن سازمان گمارده شد. در اسفند ۱۳۳۶ سازمان یاد شده به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران جابجا شد و بنابر اساسنامه مصوب شورای دانشگاه، ریاست سازمان لغتنامه به دوش محمد معین گذاشته شد. وی این سمت را تا واپسین روزی که دچار سکته شد به دوش داشت.
در فرهنگهای فارسی مهر را ایزدی نشان بر مهر و دوستی و خرد در کارهای مینوی و معنوی دانستهاند که در ماه مهر (ماه هفتم از سال خورشیدی) و روز مهر (روز شانزدهم هر ماه) بدو پیوند یافته است و شمارآفریدگان از نیکی و بدی به دست اوست..مهر که در اوستا « میثرَ» خوانده میشود، از ایزدان بزرگ پیش از زرتشت است که ایزد فروغ و روشنایی خوانده میشود. ایزد مهر نگهبان مهر، محبت، دوستی و عشق، تدبیر برای یافتن دارایی و خواستهها است. مهر به دیگر چم (:معنی) گردونه آفتاب یا خورشید است.
مهر ایزد موکل بر فعالیتهای است که دو طرف دعوا دارند. هر کجا دو طرف دعوا باشد ایزد مهر به دادگستری، دوستی، قول و قرار، پیمان حاضر است.
مهر یکی از برجستهترین ایزدان در دین زرتشتی است. یکی از سه ایزدانی است که نامش در دوازده ماه سال آمده است. یکی از طولانیترین یشتها به مهریشت ویژه شده است.
فردوسی میسراید:
«دو مهر است با من که چو آفتاب / بتابد شب تیره چو بیند آفتاب».
ایزد مهر نماد عشق و زندگی است و به زندگی خانوادگی گرمی میدهد. مهر نام آتشکدهای نیز بوده است.
فردوسی پیرامون آن میسراید:
«چو آذرگشسب و چو خوراد و مهر / فروزان به کردار گردان سپهر»
نماد این روز در دین زرتشتی گل «همیشه بشکفته» است.