لوگو امرداد

پیشه ها

پیشه‌های فراموش شده (20)

از آن روزگارانی که کلاه نداشتن مردان، زشت و ناپسند دانسته می‌شد، چندان دور نشده‌ایم. می‌گفتند مرد نباید سربرهنه باشد....

پیشه‌های فراموش شده (19)

پیشه‌ی آسان و بی‌دردسری نبود. با ورقی تیز و بُرا سر و کار داشتند و یک لحظه غفلت، زخمی کاری روی دست‌شان می‌گذاشت. باید...

پیشه‌های فراموش شده (18)

صدای آشنای کوی و برزن‌ها بودند. از صبح زود، فریاد شان را می‌شد شنید که با آهنگی کش‌دار مردم را صدا می‌زدند تا نان‌های...

پیشه‌های فراموش شده (17)

زمانی که خواستیم نونوار شویم و «مدرن» زندگی کنیم، نمدها را دور انداختیم، چین به دماغ آوردیم و گفتیم: «پر از پُرز و کر...

پیشه‌های فراموش شده (16)

چهارپایان پا‌به‌پای انسان آمده‌اند، رنج بُرده‌اند، تازیانه خورده‌اند و به همان کاه و جوی که جلوی شان گذاشته‌اند، خوشن...

پیشه‌های فراموش شده (15)

تا آنجا که تاریخ به یاد دارد، قفل سازانی بوده‌اند که هنر و فن آن‌ها همواره به کار می‌آمده است. چون انسان «مالکیت» خوا...

پیشه‌های فراموش شده (14)

پیش‌ترها، تا همین چند دهه‌ی پیش، با صابون‌هایی که استادان صابون‌پز درست می‌کردند، چه کسی نگران شوره‌ی سر و ریزش مو می...

پیشه‌های فراموش شده (13)

با آمدن تنقلات جورواجور، دیگر کمتر کسی سراغ نخودبریزها را می‌گیرد. شاید کار سنتی و پُرزحمت آن‌ها، باید جای خود را به ...

پیشه‌های فراموش شده (12)

بوی رنگ در کارگاه رنگرزی می‌پیچید. رنگ‌ها درون پاتیل‌های بزرگ مسی می‌جوشید و قطره‌ها به هر سو پرتاب می‌شد. ابزار رنگر...

پیشه‌های فراموش شده (11)

درست است که هنوز هم می‌توان در گوشه و کنار شهرهای بزرگ گرمابه‌های عمومی و دلاک ها را جُست و یافت اما دلاکی پیشه‌ای رو...

بارگذاری نوشتار بیشتر