لوگو امرداد
پیشه‌های فراموش شده (14)

صابون‌پزی؛ نه شوره‌ی سر، نه ریزش مو!

پیش‌ترها، تا همین چند دهه‌ی پیش، با صابون‌هایی که استادان صابون‌پز درست می‌کردند، چه کسی نگران شوره‌ی سر و ریزش مو می‌شد؟ صابون‌های شوینده طبیعی بودند و سالم؛ دست کار کسانی بود که نسل به نسل پختن‌اش را یاد گرفته بودند، قالب‌زده بودند و به جاهای دور و نزدیک می‌فرستادند. نه مانند این سال‌ها که صابون و شامپوها، با رنگ و اسانس‌های جورواجور و شیمیایی، بازار را انباشته‌اند و صابون‌های سنتی از یاد رفته‌اند.

saboon2

همین است که اگر از چند کارگاه انگشت‌شمار در برخی شهرها بگذریم، کارگاه های سنتی صابون‌پزی بسته شده‌اند، یا به شیوه‌های نو و افزودن مواد شیمیایی، صابون قالب می‌زنند و می‌سازند.
استادان این پیشه‌ی پُر زحمت، صابون‌های سنتی را از پیه گاو و گوسفند درست می‌کردند. بشکه‌ها و دیگ‌هایی را آماده می‌ساختند؛ زیر آن‌ها را با بوته یا هیزم روشن می‌کردند و پیه و چربی‌ها را درونش می‌ریختند تا آب شوند. صابون‌پزها، پی و چربی را از دباغ‌ها و قصاب‌ها می‌خریدند.
به چربی‌های درون دیگ، یا بشکه، سودا یا نمک افزوده می‌شد و چند بار آب درون آن را عوض می‌کردند تا ناخالصی‌هایش گرفته شود. با حرارت دادن چربی و افزوده‌ها بود که لایه‌ی صابون، به اصطلاح صابون‌پزان، «رو می‌آمد» و جدا می‌شد. این لایه‌ی بالایی، همان صابون بود. اما باید در اندازه‌های برابر قالب‌زده می‌شد. پس از این کار، صابون‌ها را 5 روز یا یک هفته جلو آفتاب می‌چیدند تا خشک شوند. نور خورشید سبب می‌شد که قالب‌های چربی (صابون) پاکیزه‌تر و بهداشتی‌تر از کار درآیند. به همین سبب بود که استادان صابون‌پز، نیاز یک سال را در ماه‌های تابستان تولید می‌کردند.

saboon3

گویا در برخی از کارگاه‌های صابون‌پزی، برای خشک کردن قالب‌های صابون در فصل‌های سرد، از کوره استفاده می‌شد. اما همه‌ی پیشه‌وران صابون‌پز تَن به چنین کاری نمی‌دادند و از کوره‌ها استفاده نمی‌کردند. چون باور داشتند که کوره از «مرغوبیت» صابون می‌کاهد.
در گذشته‌ها، یا قالب‌ها را در مغازه به مشتری‌ها عرضه می‌کردند یا روی شانه‌ی باربران و پشت چارپایان می‌گذاشتند و به در خانه می‌رفتند و صابون‌های پخته شده را می‌فروختند. یکی از مشتری‌های صابون‌های سنتی نمدمال‌ها بودند که برای نرم کردن نمد از صابون استفاده می‌کردند.

saboon

استادان صابون‌پز را در شهرهای سده، آشتیان، مراغه و بروجرد بیشتر می‌شد یافت. در شهر «سده» اصفهان صابونی پخته می‌شد که به آن «صابون پیچ» می‌گفتند؛ صابون‌هایی بود که هنگام خشک شدن جلو آفتاب، تاب برمی‌داشت. از این‌رو، به صابون پیچ آوازه پیدا کرده بود. بسیار هم مرغوب بودند. صابون‌پزی در آشتیان نیز پیشینه‌ای نزدیک به 500 سال دارد. در آن شهر صابون‌های سرشویی پخته می‌شد که بی‌مانند بود. هنوز هم یکی از کارگاه‌های آشتیان سرگرم تولید صابون سنتی است. این کارگاه ثبت ملی شده است. از مراغه و استادان صابون‌پز آن نیز باید یاد آورد. این شهر هنوز هم در صنعت صابون‌پزی نمونه است.
این را هم باید افزود که صابون هیچ‌گاه «کشف» نشد. بلکه از مواد قلیایی و چربی به دست آمد. از گذشته‌های ناپیدا و دور، انسان‌ها دریافته بودند که با آمیختن مواد چربی و خاکستر گیاهان سوخته، ماده‌ای به دست می‌آید که ویژگی پاک‌کنندگی دارد. بعدها یاد گرفتند که به جای خاکستر می‌توان از پختن و آب کردن چربی و پیه، ماده‌ای شوینده ساخت. این روش را ایرانیان دریافته بودند و در پاکیزگی از آن بهره می‌بردند. پس از ایرانیان بود که یونانیان و رومیان تولید ماده‌ی پاک کننده‌ی صابون را فراگرفتند.
تا آغاز سده‌ی هیجدهم میلادی، گمان بر این بود که صابون تنها با آمیختن چربی و قلیا به دست می‌آید. اما در این سده شیمی‌دانی فرانسوی دریافت که تشکیل صابون فرآیندی شیمیایی است. از آن زمان به این‌سو، صنعت صابون‌سازی دگرگونی‌های بسیاری پیدا کرد و اکنون صابون‌های گوناگونی ساخته می‌شود؛ از صابون حمام و دستشویی گرفته تا صابون‌های طبی و لباس‌شویی و نمونه‌های دیگر.
پیشه‌ی صابون‌پزی (نه صابون‌سازی) کار دشوار و پُر رنجی بود. کارگران این پیشه باید ساعت‌ها کنار دیگ‌های جوشان می‌ایستادند و آن را هم می‌زدند. پس از آماده شدن نیز باید زیر تابش سوزان آفتاب قالب‌های به دست آمده را بچینند و سپس جمع کنند. این مایه از رنج و دشواری توان‌فرسا را هر کسی تاب نمی‌آورد.
اکنون روش‌های ساده‌تری برای ساختن صابون پدید آمده است و چه‌بسا دیگر نیازی به صابون‌پزی به شیوه‌های پیشین نیست. هر چند صابون‌های امروزی کیفیت و مرغوبیت صابون‌هایی را ندارد که از زیر دست استادان کاردان صابون‌پز سنتی بیرون آمده بودند.
*درباره‌ی شیوه پختن صابون‌های سنتی از تارنمای فرصت آنلاین بهره برده شده است.

دیگر پیشه‌های فراموش‌شده را در لینک‌های زیر دنبال کنید:

سفیدگری؛ شعله‌های خاموش کوره‌ها
ملکی‌دوزی؛ کوک بر پای‌افزاری کهن
فخاری؛ زیر آفتاب سوزان و کنار کوره‌های داغ
میرابی؛ پیشه‌ای به دیرینگی ساخت کاریز
جارچی‌ها؛ چاووشی خوانان شهر و روستا
خورجین‌بافی؛ پیشه و هنر عشایر کوچ‌رو
رفوگری؛ گره بر تار و پود فرش
عریضه‌نویسی؛ دنیای نو و پایان پیشه‌ای سنتی
زهتابی؛ سودآور اما آغشته به آلودگی
آسیابانی؛ سفر دَوَرانی سنگ و آسیاب
کلاه‌مالی؛ هنر دیرینه و مانای ایران
حلبی‌ سازی؛ کورسوی چراغ یک پیشه
نان خشکی‌ها؛ نانی که آجر شد!
نمدمالی؛ پاکوبی و دست‌افشانی
پالان‌دوزی؛ کار با دست‌های پینه بسته
قفل سازی؛ قفل‌های زنگ‌زده در فراموشی
نخودبریز؛ پیشه‌ای دشوار با بردباری افزون از شمار
رنگرزی؛ پیشه‌ای رازآمیز و رنگین
دلاکی؛ ورزیدگی و پاکیزگی
خراطی؛ هنر تراشیدن نقش بر چوب
آب حوضی‌ها؛ پیشه‌ورانی رنجبر و تهی‌دست
ورشوسازی؛ نوآوری در هنری وام گرفته از اروپا
شَعربافی؛ ریشه‌های خشکیده‌ی پیشه‌ای کهن
لحاف‌دوزی؛ یادهایی غبار گرفته از پیشه‌ای کهن
چینی بندزن؛ دوره‌گرد کوی ‌و برزن‌
چیت‌سازی؛ نقشینه‌هایی خیال‌انگیز
عصاری؛ کوشش انسان و رنج بی‌پایان چهارپایان
چلنگری؛ واپسین نفس‌های هنری کهن
مسگری؛ ضرب‌آهنگی که رو به خاموشی‌ست

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

  1. ما این پیشه را رها کرده ایم ترکها خیر. از آن لوکس ترین و البته مفیدترین صابونها را میسازند و به قیمتهای بعضا بالا هم میفروشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-05