لوگو امرداد
پیشه‌های فراموش شده (6)

لحاف‌دوزی؛ یادهایی غبار گرفته از پیشه‌ای کهن

شاید دوره‌ی آن‌ها گذشته باشد و دیگر صدایشان را نشویم که طنین‌دار و آهنگین، پرسه‌گرد کوچه و محله‌ها بودند. لحاف و تشک می‌دوختند و مردم را فرامی‌خواندند که دوختن لحاف‌هایشان را به آن‌ها بسپارند. این آخری‌ها، سوار دوچرخه می‌شدند؛ رکاب می‌زدند و کمانی را که همیشه همراه شان بود، با خود می‌بردند و فریاد می‌زدند: «لحاف دوزیه، لحاف می‌دوزیم»!

lahafdoozi04

آن پیشه‌وران سخت کوش را «لحاف‌دوز» می‌نامیدند. کار آن‌ها همانندی‌های بسیاری با «حلاجی» یا «ندافی» داشت. لحاف‌دوزی پیشه‌ی رایجی بود، اما رنج‌آور. هنگامی که انبوه پنبه‌ها را به کمان می‌زدند، ذرات پرز و کرک و پنبه به هوا برمی‌خاست و درون ریه‌های شان تلنبار می‌شد. همین بود که صدای خِس‌خِس سینه‌ی لحاف‌دوزها و حلاج‌ها را می‌شد شنید و دست‌های پینه بسته‌ی آن‌ها را دید که در حرکتی یکنواخت پنبه می‌زدند و از سیم‌های کمان صدایی برمی‌آوردند که آهنگین بود: بنگ، بنگ، بنگ!

lahafdoozi01

نداف، یا حلاج، یعنی پنبه‌زن؛ کسی که پیشه‌اش پنبه‌زنی بود. اما نه «پنبه‌زنی» برای زیرآب زدن دیگران! پنبه‌زنی برای دوختن لحاف و تشک و متکا.

ابزار آن‌ها و لحاف‌دوزها دمِ دست بود: پارچه، کرک و پشم و پنبه، نخ و سوزن و کمان. حالا هم اگر لحاف‌دوزی را بیابیم، ابزارش همین‌هاست؛ با این تفاوت که به جای کمان، ماشین‌های حلاجی دارند.

lahafdoozi02

امروزه صنعت نساجی و تولید پتوها و لحاف‌های صنعتی، جای لحاف‌دوزهای پیشین را گرفته است. دیگر به جای پنبه و پشم، از الیافی بهره می‌برند که سبک‌تر است و می‌توان شست‌وشویش داد. اما با وجود تشک‌های خوشخواب امروزی چه کسی سراغ لحاف‌دوزهای سنتی را می‌گیرد؟! با ماشین‌های کارخانه‌ای که آمده است چه کسی رنج پنبه‌زنی و کمان زدن را خریدار است؟!

با این همه، آنچه لحاف‌دوزهای قدیمی می‌دوختند، رنگ‌و‌رویی دیگر به خانه‌های ایرانی می‌داد و نشان از فرهنگی کهن داشت. آن زمان در هر خانه‌ای لحاف‌های خوش نقش دیده می‌شد که دست کار استادان لحاف‌دوز بود.

لحاف‌دوزها و حلاج‌ها، کمان سه انگشتی‌شان را برای زدن پنبه و شاداب کردن آن‌ها به کار می‌بردند. گاه نیاز بود که دوبار پنبه‌ها را کمان زد تا از هم باز شوند. چوبی هم همراه پنبه زن‌ها بود که با آن قناسی تشک و متکا را با زدن ضربه‌های پی‌درپی می‌گرفتند و آن‌ها را یک‌دست می‌ساختند.

لحاف‌هایی که لحاف‌دوزها می‌دوختند، طرح‌های گوناگونی داشت مانند: چهاربته، طاووسی، لوزی، دایره‌ای، لچک ترنج، چرخشی، سرو، گل‌های افشان و مانند آن.

lahafdoozi05

لحاف‌دوزها دوره گرد بودند. اما برخی از حلاج‌ها دکان و مغازه‌ای داشتند که مالامال از تشک و متکا و دست‌دوزهای دیگر بود؛ و نیز ذرات کرک و پنبه‌ای که در فضا پراکنده می‌شد! لحاف و تشکی هم که می‌دوختند، یک اندازه بود، مگر آن که مشتری از آن‌ها می‌خواست که وزن یا اندازه‌شان را کم و زیاد کند.

لحاف‌دوزهای دوره گرد، گاه ندافی هم می‌کردند. اما تفاوت لحاف‌دوز و نداف در این بود که نداف‌ها تشک و متکا هم درست می‌کردند.

آنچه پیشه‌وران لحاف‌دوز و نداف انجام می‌دادند، هنرمندانه و ذوق‌ورزانه بود. اما هنر آن‌ها، با آمدن کارخانه‌های صنعتی، دیری است که در غبار زمان ناپیدا شده است.

امروزه هم شاید بتوان سال‌به‌سال در برخی کوی و برزن‌ها صدای لحاف‌دوزی را شنید یا در شهر و محله‌ای و دکان لحاف‌دوزی را دید اما این پیشه آن اندازه کمرنگ شده است که شاید در سال‌های نه‌جندان دور تنها یاد و خاطره‌ای از آن بماند.

*با نگرش به نوشته‌ی تارنمای کجارو؛ با دگرگونی بسیار.

دیگر پیشه‌های فراموش‌شده را در لینک‌های زیر دنبال کنید:

سفیدگری؛ شعله‌های خاموش کوره‌ها
ملکی‌دوزی؛ کوک بر پای‌افزاری کهن
فخاری؛ زیر آفتاب سوزان و کنار کوره‌های داغ
میرابی؛ پیشه‌ای به دیرینگی ساخت کاریز
جارچی‌ها؛ چاووشی خوانان شهر و روستا
خورجین‌بافی؛ پیشه و هنر عشایر کوچ‌رو
رفوگری؛ گره بر تار و پود فرش
عریضه‌نویسی؛ دنیای نو و پایان پیشه‌ای سنتی
زهتابی؛ سودآور اما آغشته به آلودگی
آسیابانی؛ سفر دَوَرانی سنگ و آسیاب
کلاه‌مالی؛ هنر دیرینه و مانای ایران
حلبی‌ سازی؛ کورسوی چراغ یک پیشه
نان خشکی‌ها؛ نانی که آجر شد!
نمدمالی؛ پاکوبی و دست‌افشانی
پالان‌دوزی؛ کار با دست‌های پینه بسته
قفل سازی؛ قفل‌های زنگ‌زده در فراموشی
صابون‌پزی؛ نه شوره‌ی سر، نه ریزش مو!
نخودبریز؛ پیشه‌ای دشوار با بردباری افزون از شمار
رنگرزی؛ پیشه‌ای رازآمیز و رنگین
دلاکی؛ ورزیدگی و پاکیزگی
خراطی؛ هنر تراشیدن نقش بر چوب
آب حوضی‌ها؛ پیشه‌ورانی رنجبر و تهی‌دست
ورشوسازی؛ نوآوری در هنری وام گرفته از اروپا
شَعربافی؛ ریشه‌های خشکیده‌ی پیشه‌ای کهن
چینی بندزن؛ دوره‌گرد کوی ‌و برزن‌
چیت‌سازی؛ نقشینه‌هایی خیال‌انگیز
عصاری؛ کوشش انسان و رنج بی‌پایان چهارپایان
چلنگری؛ واپسین نفس‌های هنری کهن
مسگری؛ ضرب‌آهنگی که رو به خاموشی‌ست

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

  1. سپاس آز تلاش شمابرای شناساندن فرهنگ ریشه دارما ایرانیها به گیتی و آیندگان وحال.افسوس و هزاران افسون که یکی آز عیوب ماايرانيها اهل خواندن ومطالعه نبوده نویسیم وشایدهم بزرگترین عیب ماباشد.حاضریم پیشرفته ترین موبایل را با بهای سنگین بخریم ولی فقط برای فخرفروشی وباز کردن امادریغ استفاده بسیارارزان برای بالابردن دانش داشته هایمان که روبفراموشی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-06