لوگو امرداد

پیشه ها

پیشه‌های فراموش شده (30)

کار ساده‌ای بود و گره‌ای نداشت. نه کارآموزی دورودرازی می‌خواست، نه ابزار بسیاری. می‌شد فوت‌وفن آن را با اندکی بردباری...

پیشه‌های فراموش شده (29)

پیدایش و ساخت پای‌افزار «گیوه»، راه به استوره‌های تاریخی می‌بَرد. می‌گویند زمانی که گیو، پهلوان بزرگ ایران، آهنگ یافت...

پیشه‌های فراموش شده (28)

از دورترین و نزدیک‌ترین شهرها و روستاها خود را به کوره‌های آجرپزی می‌رساندند و زیر آفتاب سوزان و داغی که عرق از سر و ...

پیشه‌های فراموش شده (27)

زندگی‌بخش بود و هر قطره‌اش ارزشی بی‌بها داشت. هدر دادنش ناسپاسی بود و شرمساری می‌آورد. کشتزارها را سیراب می‌کرد و درخ...

پیشه‌های فراموش شده (26)

نه رادیو و تلویزیونی در کار بود، نه روزنامه و مجله‌ای. مردم سرگرم کار و زندگی‌شان بودند و کمتر از دور و برشان باخبر م...

پیشه‌های فراموش شده (25)

تنها برای باربری نبود. آذین و مایه‌ی بالیدن هم بود. نقش‌های رنگین و دیگرسان داشت و نشان از دارندگی و برازندگی صاحبش. ...

پیشه‌های فراموش شده (24)

به همان ظرافت و هنر فرش‌بافی است. باریک‌بینانه و چیره‌دستانه، تا زخم و پارگی فرش را نو کند و زنده وَش سازد. کاری که ش...

پیشه‌‌های فراموش شده (23)

هر جا دادسرا و دادگاهی باشد می‌توان آن‌ها را دید که گوشه‌ی پیاده‌رویی نشسته‌اند و صدای تق تق دکمه‌های تایپ دستگاه کوچ...

پیشه‌های فراموش شده (22)

کار هر کسی نبود. دل می‌خواست و تن‌دادن به پیشه‌ای دشوار. بیم دچار شدن به بیماری‌هایی بود که میان انسان و دام مشترک اس...

پیشه‌های فراموش شده (21)

در دهه‌ها و سده‌های گذشته، همه‌ی آن‌هایی که در تولید و پخت نان دست داشتند، بسیار بیشتر از امروز، در نگاه مردم از ارج ...

بارگذاری نوشتار بیشتر