یک تپهی ارزشمند ساسانی در یکی از روستاهای شهر صفاشهر از سوی سوداگران اَموال تاریخی و فرهنگی، مورد دستبُرد قرار گرفته و آسیبهای جدی و برگشتناپذیری به آن وارد شده است.
به گزارش اَمرداد، تپههای باستانی و تاریخی کشور را باید نمودی از فرهنگ، هنر و تمدن ایران زمین به شمار آورد. دفترهای نانوشته و ناخواندهای که راز و رمزهای فراوانی را در دل خود پنهان دارند و با کاوشهای باستانشناختی، بخشی از رازهای سر به مُهر آن بیرون آمده و جامعهی علمی و دانشگاهی را شگفتزده میکند. گاه تپههای باستانی، محل استقرار و سکونت تیرههای ایرانی و فرمانروایان بومی بوده و گاهی نیز، سازههای معماری و دادههای ارزشمندی از دل تپهها بیرون آمده که پس از بررسی و پژوهش، کمک شایانی در شناخت منطقه و نوع زندگانی و آداب اجتماعی و باورها و آیینهای گذشتگان را نمایان کرده است. اما با این همه، شوربختانه نگاه بیشتر مسوولان و مدیران دولتی و کشور به تپههای باستانی و تاریخی، نگاهی سطحی و غیرعلمی است و از این یادگارهای ارزشمند گذشتگان به عنوان تَلی از خاک و مزاحم در کارهای عمرانی یاد میشود که جای بَسی اَفسوس و دریغ است. همچنین موضوع حَریم تپههای تاریخی یکی از مسایل مهمی است که همواره وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی درگیر آن با دیگر نهادها و اُرگانهای دولتی بوده و است و به یکی از چالشهای بزرگ میراث فرهنگی تبدیل شده است. زیرا همانگونه که گفته شد، مدیران و مسوولان اجرایی کشور، درک و شناخت درستی از ارزش و اهمیت تپههای تاریخی نداشته و ندارند.
تاراج بزرگ یک تپهی ساسانی در صفاشهر
اما یک تپهی بزرگ ساسانی– اسلامی در یکی از روستاهای شهر صفاشهر از سوی سودجویان اَموال تاریخی و فرهنگی به بهانههای پوچ و خیالاَنگیز یافتن گنج، مورد دستبُرد قرار گرفته و سوداگران فرومایه با کَندوکاوهای غیرمجاز بر روی عَرصه و حریم درجهی یک آن، آسیبهای جدی و برگشتناپذیری را به یادگار گذشتگان وارد کردهاَند. همچنین سودجویان نابخرد با کَندن و گود کردن تپه، به لایههای باستانشناسانهی یادمان ملی آسیب جدی رسانیده و ساختار آن را تغییر دادهاَند.
آنچه مایهی شگفتی است و پرسشهای فراوانی را به جا میگذارد، این است که، تپه در نزدیکی جادهی اصلی شهری و در جلو چشمان همگان و در کنار گورستان بومی روستا جای دارد و روشن نیست که چگونه سودجویان توانستهاند در این تپهی تاریخی دست به کَندوکاوهای غیرمجاز بزنند و بیگمان باید بخشداری یا دِهیاری و شورای شهر روستا و هرکسی که در این زمینه مسوولیت دارد به همراه مسوول میراث فرهنگی شهر صفاشهر پاسخگو باشند. همچنین بر روی تپهی تاریخی اَنبوه خاروخاشاک و گیاهان خودرو، روییده و سراسر تپه را پوشانده است. از سویی، دامداران گوسپَندان خود را در پایین تپه و گاهی بر روی تپه به چَرا وا میدارند که در دراز مدت آسیبهایی را برجای خواهد گذاشت.
داستان تلخ و شگفتاَنگیز حفاری غیرمجاز بر روی تپه
شوربختانه در بُنیاد ساختار کشور ما، موضوع آموزش و پالایش فرهنگ به شیوهی شگفتاَنگیزی دچار ضعف بزرگی است. به سخنی دیگر، ساختار جامعهی ایرانی، امروزه در زمینهی آموزش بسیار ضعیف است و نبود آموزش و آگاهیرسانی، یکی از اَنگیزههای مهم دستاَندازی به آثار تاریخی و فرهنگی کشور است و تا هنگامی که دولتمردان و سیاستگذاران کشور، راه چارهای بُنیادین و ریشهای برای آن پیدا نکرده و شیوههای آموزشی تغییر نکند، هیچ کاری از دست وزارت میراث فرهنگی بهتنهایی برنمیآید. در پایان نیز، این نشانههای هویتی و کیستی و شناسنامهی بالَندهی مردمی با فرهنگ است که خَدشهدار شده و از میان میرود و از چهرهی روزگار و تاریخ برای همیشه پاک میشود.
اما در هنگام بازدید میدانی نگارنده و دوستان همراه از این تپهی ساسانی ارزشمند، با یکی از بومیان روستا که از عشایر منطقه بود، برخورد کردیم که با بازگویی داستانی تلخ، اَندیشه و ذهن ما را درگیر و آشفته کرد. آن فرد که خود را نوروزی به ما معرفی کرد، پس از آگاهی از اینکه، ما باستانشناس و دوستدار میراث فرهنگی هستیم، بدون هیچ هَراس و ترسی و بدون آنکه بداند ما از کجا آمدهایم، پیشنهاد همکاری در کَندوکاوهای غیرمجاز در تپه را داد!؟ بدتر و دردناکتر و تلختر آنکه، با افتخار تعریف میکرد که زمستان سال گذشته، من این تپه را چند متر کَنده و از بد شانسی به چیزی دست پیدا نکردهاَم! اما دیگر بومیان از تپهها و آثار تاریخی پیرامون روستا، عتیقههای فراوانی به دست آورده و فروخته و به مال و ثروتی دست یافتهاَند. اگر شما که کارشناس هستید کمک کنید، میتوانیم در این منطقه به گنج برسیم!!
نگارنده از دنبالهی داستان و گفتوگوهای انجام شدهی بیشتر میان ما و آن فرد به اَنگیزهی تلخی و دردناکی، پرهیز میکند. اما نیاز است تا مدیران و مسوولان فرهنگی به این دست موارد که کم هم نیستند، توجه کرده و به گونهی جدی ورود پیدا کنند. در غیر این صورت، فرزندان همان روستاییان و عشایری که در درازای سَدهها از یادگارهای گذشتگان بهخوبی و درستی پاسداری و نگاهبانی کرده و آثار تاریخی را کمابیش سالم بهدست ما رسانیدهاَند، امروزه آثار تاریخی و فرهنگی کشور را نابود خواهند کرد.
با این همه، نگارنده برپایهی مسوولیت اجتماعی خویش با رفتن به ادارهی کل میراث فرهنگی استان، وضعیت و دشواریهای این تپهی تاریخی را به آگاهی کارشناسان اَمر رسانیده است.
تپهی بزرگ ساسانی و ارزشمند صفاشهر
در نزدیکی زمینهای کشاورزی و گورستان روستا، تپهای کمابیش بزرگ وجود دارد. بر پایهی دادههای پروندهی ثبتی اثر، در داستانهای عامیانهی مردم روستا گفته شده است که بهرام پنجم در اینجا، کاخی برای یکی از نزدیکان خود ساخته که نام روستا هم از همین داستان گرفته شده است. به گمان فراوان و برپایهی شواهد سطحی، بقایای ساختمانی بزرگ بر روی تپه وجود داشته است. سفالهای تپه از نمونههای بدون لعاب، لعابدار و نقشدار است که برخی از نمونهها بهویژه یک نمونه سفال سیاهرنگ با دیگر تپههای ساسانی در سرزمین پارس قابل سنجش است. سفالهای لعابدار و دیگر سفالهای دورهی اسلامی از اوایل دورهی اسلامی تا سدهی هفتم مَهی (:قمری) قابل شناسایی است. از ویژگیهای تپه، میتوان به بزرگی و گوناگونی سفالهای آن اشاره کرد. این تپهی تاریخی در مالکیت بخش خصوصی است.
این تپه با شمارهی 3435 و در سال 1380 خورشیدی به ثبت ملی رسیده است و از آنِ دورهی ساسانی– اسلامی است و هرگونه دخل و تصرف، کَندوکاو، پِیکَنی و آسیبرسانی در آن برپایهی مادهی 564 قانون مجازات اسلامی جرم بوده و پیگرد قانونی دارد.
در پایان به اَنگیزهی مسایل اَمنیتی و در خطر بودن این یادگار ملی از دادن نشانی، پرهیز شده است.
نگارههای زیر را که در روزهای آغازین شهریورماه گرفته شده است، ببینید:
فرتورها از سیاوش آریا است .
4090