در باختر شهر خرمآباد، در استان لرستان، در جایی که دو خیابان حافظ و فردوسی همدیگر را قطع میکنند، راستهای هست که به نام «بروجردیها» شناخته میشود. در آن بافت کهن، بازاری دیرینه میتوان یافت. در آن بازار گرمابهای ساخته شده است که به نام «حمام گَپ» شناخته میشود. این گرمابه تاریخی یکی از 8 گرمابهی دیرینه ی همگانی (:عمومی) است که در بخش کهن شهر خرمآباد میتوان یافت. گپ از دید وسعت و شناختگی، بزرگترین گرمابه تاریخی خرمآباد است.
در گویش لُری گپ به معنی «بزرگ» است. مردم خرمآباد به این گرمابه «حَمُوم گپ» می گویند. از اینرو، گرمابه گپ به معنی «گرمابه بزرگ» است. اما اینکه این گرمابه در چه زمانی ساخته شده است؟ بازگفتهای ناهمسانی دارد. آنچه بیشتر پذیرفتنی است و برپایهی شیوهی معماری گرمابه میتوان گمان بُرد، ساخت این سازه در دورهی صفویه بوده است. کسانی که چنین دیرینگیای برای گرمابه گپ برمیشمارند، ساخت آن را تا 400 سال پیش عقب میبرند. برخی دیگر آن را برآوردهی دورهی افشاریه میدانند و چنین میگویند که در آن زمان یکی از والیان لرستان به نام علیمردان خان آن را ساخت یا بازسازی کرد. شماری نیز ساخت، و یا شاید مرمت آن را به یکی از سرآمدان لرستان به نام حسینخان ساکی پیوند میدهند و میگویند که او در نخستین سالهای پادشاهی قاجاریه، گرمابه گپ را ساخت یا بازسازی کرد. این گرمابه تا سالها در اختیار خاندان ساکی بوده است. هرچند استفاده از آن برای همگان بود.
بخش اصلی گرمابه بر روی چهار ستون سنگی ساخته شده است. پلان گرمابه در هر سو به شکل چلیپا (صلیب) است. نکته اینجاست که گرمابه گپ به گونهای ساخته شده است که پایینتر از سطح گذر پیرامون آن باشد. این کار آگاهانه و هوشمندانه انجام گرفته است؛ چرا که با این روش، تبادل میان گرمایش و سرمایش فضای گرمابه کمتر انجام میگیرد. بدینگونه، گرمابه در زمستانها بسیار گرم و در تابستانها خنک است. همین دوراندیشی سبب شده که گرمابهی تاریخی گپ نیازی به ابزارهای حرارتی نداشته باشد. آن اختلاف سطح، اندکی بیش از 2 متر است و با 12 پلهی روبه پایین، دسترسی به درون گرمابه را شدنی میسازد.
گرمابه گپ پهنهای 900 متر مربعی دارد. ساخت آن در کنار بازاری که از هیاهو و آمد و شد آکنده بوده است، بیسبب نبود. شهر خرمآباد در آن دورهی تاریخی مالامال از مردمانی بوده است که گذران زندگی خود را در بازار شدنی میساختند. شمار بسیار بازاریان شهر سبب شده بود که چنین گرمابهی بزرگی ساخته شود تا نهتنها دسترسی پیشهوران و بازاریان را به جایی نزدیک برای شستوشو و پاکیزگی آسان کند، بلکه محلی برای گفتوگوها و قرار و مدارهای دادوستدی نیز باشد. با این همه، جدای از بازاریان، دیگران نیز از این گرمابه استفاده میکردند. گرمابه گپ پیش از برآمدن آفتاب تا ساعتی پس از آن در اختیار مردان بود. از آن پس تا نزدیک پسینگاه (عصر) به زنان سپرده میشد.
از دو راه به درون گرمابه گپ میتوان رفت. یکی ورودی اصلی است که در جنوب باختری این سازه، در خیابان حافظ دیده میشود و دیگری ورودیای در جنوب خاوری گرمابه. باریکبینی در ساخت این سازه به گونه ای است که هنگام قرار گرفتن در ورودی گرمابه و حتا در هشتی آن، داخل سربینه پیدا نیست. روشن است که چرا چنین شیوهای در ساخت ورودی گرمابه به کار بُرده شده است.
فضای سربینه، چند ضلعی است؛ در مرکز آن نیز حوضی دیده میشود. دو چال حوض، یا خزینه، در این گرمابه ساخته شده بود که اکنون کاربردی ندارد و بسته شده است. خزینه، آبی نهچندان گرم و نه خیلی سرد داشت که گرمابهروها پیش از رفتن به سربینه در آن تَن به آب میزدند.
برای رسیدن به گرمخانهی گرمابه گپ، باید از راهی پُرپیچ وخم میگذشتند. فضای کوچکی نیز در گوشهی شمال خاوری درون گرمابه ساخته شده بود که دو بخش داشت. بخشی از آن برای کار دلاکها بود. این فضا، میان دو بخش گرم و سرد گرمابه جای دارد. دلیل آن هم جلوگیری از ورود ناگهانی از بخش گرم گرمابه به بخش سرد آن بود تا جلوی آسیب به بدن بر اثر تغییر ناگهانی هوا گرفته شود. بهراستی که در ساخت گرمابههای ایرانی باریک بینیها و دوراندیشیهای شگفتآوری به کار گرفته شده است.
روشنایی اصلی گرمابه از گنبد مرکزی آن برآورده میشد. شیوهی آبرسانی به گرمابه نیز چنین بود که از چاهی با ژرفای 11 متری، به درون گرمابه آبرسانی میشد. آب آن چاه، از کاریزی (قناتی) که در شمال گسترهای بود که گرمابه در آن جای داشت، پُر میشد. آب را با کمک چهارپایی از راه گاورو گرمابه به درون میآوردند. فاضلاب گرمابه نیز به کمک تنبوشهها از زیر خیابان فردوسی به درون رودخانه ریخته میشد. تنبوشه لولههایی سفالین بود که در گذشتهها برای جابهجایی آبراههای سرپوشیده، ساخته میشد.
تون، یا آتشگاه گرمابه، از چوب و هیمه (هیزم) و خار و خاشاک فراهم میشد. در سالهای نزدیکتر، آن مواد سوختی را به کنار گذاشتند و از موتور و نفت سیاه استفاده میکردند. این را نیز بگوییم که سازهی گرمابه گپ آرایههای تزیینی چندانی ندارد. اِزارهها، یا بخشی که از کف سقف تا روی زمین کشیده میشوند، از کاشیهای فیروزهای است. آن کاشیها در گرداگرد سربینه دیده میشدند. اما در سالیان گذشته بخش بسیاری از کاشیهای سربینه از میان رفته یا آسیب دیدهاند.
در گرمابه گپ نیز مانند هر گرمابهی دیگری، شماری کارگر سرگرم کار بودند؛ از مسوول گرمابه که به آن حمامی میگفتند گرفته تا دلاک یا کیسهکش، رگزن، سلمانی و مشتومالچی.
تا 3 دهه پیش هنوز از گرمابه گپ استفاده میشد. در دههی 80 خورشیدی مالکیت آن به میراث فرهنگی استان سپرده شد و کارهایی برای مرمت و بازسازی این گرمابهی تاریخی انجام گرفت. دگرگونیهایی نیز در آن انجام داده شد، مانند بستن ورودی خزینهی گرمابه. این را هم ناگفته نگذاریم که در دوره پهلوی به سبب گسترش خیابان، بخشی از هشتی گرمابه را ویران کردند.
در سال 1393 خورشیدی، گرمابه گپ به بخش خصوصی واگذار شد و با بازسازیهایی که انجام گرفت پایداری سازه تا 150 سال افزایش یافت (ایرنا، 7 فروردین 1398). اکنون گرمابه گپ دگرگونی کاربری داده است و مجموعهای برای پذیراییها و گردهماییهای فرهنگی شده است. این دگرگونی سبب شده بود که در نوروز 1398، نزدیک به 6 هزار تَن گردشگر از این مجموعه دیدن کنند (خبرگزاری ایرنا).
گفته می شود نکتهی نگرانکننده، سازهها و خانههایی است که چسبیده به گرمابه ساخته شدهاند و به این سازهی تاریخی آسیب میزنند. تنها چارهی نگهداری درستتر از این سازه، خرید بناهای تجاری و کهنهی پیرامون مجموعه توسط میراث فرهنگی است تا بدینسان از خرابی گرمابه و سازههای تاریخی پیوسته به آن جلوگیری شود، اما دشواری اینجاست که «بخش دولتی بودجهی کافی برای اجرای این طرح را نداد» (گفتهی مدیر مجموعه تاریخی گپ؛ گزارش ایرنا؛ فروردین 1398).
گرمابه گپ نامهای دیگری نیز دارد. مانند حمام آسیا، حمام بازار و نیز حمام گاوچه که سبب این نامگذاری را نمیدانیم. چون گرمابه گپ، آنگونه که پیشتر گفتیم، به دست حسینخان ساکی در دورهی قاجار بازسازی شده است، تا دیر زمانی به نام حمام حسینخان نیز نامیده میشد.
این اثر تاریخی در خردادماه 1378 خورشیدی، با شمارهی ثبتی 2357 در فهرست آثار ملی ایران آورده شده است. جالب توجه است که در شهر بندرعباس نیز گرمابهای بازمانده از دوره ی قاجار به نام «حمام گپ» دیده میشود. آن گرمابه که همنام گرمابه گپ خرمآباد است، نیز ثبت ملی شده است.
* با بهرهجویی از: مقالهی «حمام گپ خرمآباد، اثری فرهنگی از عصر قاجار» نوشتهی مهتاب اسلامی نسب و مهدی بهاروند در فصلنامهی باستانشناسی ایران؛ و نیز «سایت مجموعه تاریخی گپ» و گزارش «خبرگزاری ایرنا».