لوگو امرداد
روستاهای شگفت‌انگیز ایران (10)

نشانه‌هایی از تاریخ در دل روستای اُشتبین

به هر جای روستای اُشتبین (اوچ‌تبین) در جلفای آذربایجان شرقی که گام بگذارید نشانه‌هایی از 500 سال پیش، روزگاری که صفویان بر ایران فرمانروایی می‌کردند، پیدا خواهید کرد. یک نشانه، خانه‌های اُشتبین است که سبک و شیوه‌ی مهرازی آن‌ها صفوی و قاجاری است. نرده‌های زیبا، ارسی‌ها، پنجره‌ها و سرستون‌های نقش‌دار، رنگ‌و‌رویی دل‌انگیز به خانه‌های این روستای سردسیر داده است. افزون‌بر اینکه از هنرورزی مردم آن نیز داستان‌ها می‌گوید.

oshtiben

یکی از دیرینه‌ترین خانه‌های اُشتبین، به نام واپسین دارنده‌ی آن، «خانه‌ی سلمان‌زاده» نامیده می‌شود. این خانه در روزگار صفویه ساخته شده است. درست‌تر بگوییم، بر پایه‌ی سنگ‌نبشته‌ای (:کتیبه‌ای)  که در سردر سازه دیده می‌شود، از ساخت آن نزدیک به 450 سال می‌گذرد. مساحت خانه‌ی سلمان‌زاده، 305 متر است و از دیدنی‌های روستای اُشتبین به‌شمار می‌رود.
به آن نشانه‌ها، سنگ‌نبشته‌ای را باید افزود که دیرینگی آن به پادشاهی شاه‌تهماسب و شاه‌عباس صفوی بازمی‌گردد. سنگ‌نبشته‌ای مرمرین نیز در روستا هست که تاریخ 843 مهی را نشان می‌دهد و آرامگاه کسی به نام «خواجه ملک‌خدا» است. سنگ‌نبشته‌ی دیگر تاریخ 976 مهی (روزگار شاه‌عباس صفوی) را بر خود دارد و از آنِ «خواجه‌احمد»‌ نامی بوده است.
اگر به جست‌و‌جوهای خود ادامه بدهیم باز نشانه‌های دیگری در اشتبین می‌یابیم که پیوستگی این روستا را به روزگار صفویان نشان می‌دهد. سنگِ در خانه‌های روستا بسیار کهن است و یکی از آن‌ها در روزگار سلطان محمد خدابنده ‌صفوی ساخته شده است.
روستای اُشتبین در شهرستان جلفا، کنار رود ارس جای دارد و با بخش سیه‌رود و دهستان نوجه‌مهر پیوستگی پیدا می‌کند. اُشتبین مرکز دهستان دیزمار شرقی از بخش ورزقان است. فاصله‌ی این روستا از جاده‌ی مرزی سیه‌رود- خداآفرین، هفت کیلومتر است.
اُشتبین از سه روستای هراس (هراز)، سیاوشان و جعفرآباد شکل گرفته است. مردم آن به زبان‌های ترکی و تاتی سخن می‌گویند. در زبان ترکی «اوش» به چم شمارگان «سه» است و «تبین» به زبان تاتی به چم «طایفه» است. پس نام روستا برخاسته از سه طایفه‌ی آن است. اما خودِ اُشتبینی‌ها می‌گویند چون روستای‌شان در میان سه کوه جای دارد، به اشتبین نامبُردار شده است. آن سه کوه «کیامکی»، «دوسته‌شا» و «قازان‌داغی» نام دارند و بلندای‌شان سراسر از جنگل و مرتع پوشیده شده است و زیبایی خیره‌کننده‌ای دارند.
اُشتبین در گذشته‌های دور چهره‌ای دژمانند داشته است و از همین‌رو دسترسی به آن برای بیگانگان بسیار دشوار بوده است.

oshtin2

خانه‌های اُشتبین پلکانی است. چون زمین روستا شیب تندی دارد، مردم آن در ساخت خانه‌های‌شان هوشمندی بسیاری به‌کار برده‌اند. هر خانه بالکنی دارد و هر بالکن با گلدان‌هایی رنگارنگ آراسته شده و  زیبایی دوچندانی به اُشتبین داده است. بومی‌ها به آن بالکن‌ها «آرتیرما» می‌گویند. مردم اُشتبین خانه‌های‌شان را به گونه‌ای ساخته‌اند که بیشترین بهره را از روشنایی و گرمای خورشید بگیرند. خانه‌های اُشتبین رو به جنوب است. کوچه‌های روستا نیز تنگ‌اند و با پله‌هایی فراوان به هم راه پیدا می‌کنند.
روستای اشتبین زمستان‌های بسیار سرد، طولانی و برف‌گیر دارد. در آن فصل سال، هرجای اُشتبین را که ببینید پوشیده از برف است. با این همه، اشتبین در فصل‌های گرم و معتدل، سرسبز است و باغ‌های آن بسیار دیدنی است.
مردم این روستا بیشتر به کار کشاورزی می‌پردازند. یکی از فراورده‌های اُشتبین انارهای سفید و قرمزی است که در خوشمزگی مانند ندارند. گردوی اشتبین هم با گردوهای هرجای دیگر تفاوت دارد.
اُشتبینی‌ها نه تنها تاریخ دیرینه‌ای دارند، بلکه مردمی بافرهنگ و دوست‌دار کتاب به‌شمار می‌روند. در این روستا چندین کتاب دست‌نویس هست که بیشتر آن‌ها در سده‌ی سیزدهم مهی نوشته شده‌اند. اما یک کتاب دست‌نویس در این روستا نگهداری می‌شود که با خطی خوش در سال 1231 مهی نوشته شده است و به نام «کتاب نادری» آوازه دارد و در نزد مردم اُشتبین از ارج ویژه‌ای برخوردار است. نویسنده‌ی آن کسی به نام محمدعلی بوده است. مردم اُشتبین دوست دارند کتاب‌های خطی خود را در روستا نگه دارند و خود از آن‌ها نگهداری کنند.
اما اُشتبینی‌ها به یک چکامه‌سرا و عارف خود، به‌درستی، فخر می‌کنند. آن سخنور اُشتبینی در سال 1191 مهی، 250 سال پیش، زاده شده و «خواجه ابوالقاسم نباتی» نام داشته است. نباتی روزگار جوانی خود را در اُشتبین سپری کرده و سپس به اهر رفته بود و در سال‌های پایانی زندگی به زادگاهش بازگشته بود. دیوانی 50 هزار بیتی به زبان‌های فارسی و ترکی از او به‌جا مانده است.  آرامگاه این سخنور در روستای اُشتبین است. می‌گویند نباتی روزها به بلندی کوه می‌رفت و از آنجا، ساعت‌های بسیار، به روستای زادگاهش و روندگان آن می‌نگریست و به رودخانه‌ی ارس خیره می‌شد.
ناگفته نگذاریم که در اُشتبین درختان سرو تبریزی هست که گذر باد از میان شاخ و برگ آن‌ها صدایی گوش‌نواز پدید می‌آورد.
مردم این روستا در تولید ابریشم نیز چیره دست‌ هستند و از دیرباز بدین کار سرگرم بوده‌اند.
روستای اُشتبین در سال 1379 خورشیدی، در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.

کندلوس؛ روستایی شانه‌ به ‌شانه‌ی تاریخ

ورکانه؛ گام نهادن در تنها روستای سنگی ایران

کندوان سفر به ژرفای تاریخ

دلربایی طبیعت در روستای شهرستانک

ریاب، یکی از دیرینه‌ترین روستاهای کاه‌گِی ایران

واریان، روستایی در میان آب

بیاض، روستایی به رنگ سفید

نوشا، روستایی در میان ابرها

شمشیر؛ آمیختگی افسانه و تاریخ

سنگ‌تراشان، بزرگترین گنج‌خانه‌ی مفرغی جهان

قلعه‌ سریزد؛ نخستین بانک ایران در روزگار ساسانیان

خویدک؛ روستایی که مردگانش رو به تخت‌جمشید آرمیده‌اند!

زندرق؛ روستایی با یک تَن جمعیت!

توران‌پشت، روستایی به شکوهمندی تاریخ ایران

روستای حیله‌ور، بیمناک از دیده‌شدن

روستای گرمه، گذرگاه جاده‌ی ابریشم

روستای وفس؛ نگاهبان یکی از دیرینه‌ترین گویش‌های ایرانی

روستاییان وردیج، همسایگان ارواح سنگی!

ارگ روستای پاده، شکوه فراموش‌شده

قورتان، دومین بنای خشت و گل ایران

قارنه، روستایی آرمیده در دل تاریخی هفت هزار ساله

هفتادُر، روستایی به دیرینگی تاریخ

زن‌شاهی؛ روز فرمانروایی زنان در روستای اسک

ماخونیک، روستای آدم کوچولوها

روستای زرگر، مردمانی آشنا با زبانی ناآشنا

ایستا؛ شگفت‌انگیزترین روستای جهان

هجیج، روستایی با گویشی همانند با زبان اوستایی

سرآبادان، روستایی با تاریخی کهن و دیرپا

قطرم، نگینی در دل  کویر بافق

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-06