گوناگونی اقلیمی ایران و زیست جانوری آن، شگفتانگیز است. شاید شمار کشورهایی که از چنین زیست بومی برخوردار باشند، اندک باشد. با این همه، ویرانی زیستگاههای حیات وحش ایران و شکار بیرویهی جانوران، آثار ناخوشایند و ویرانگری بر اقلیم ما گذاشته است. برپایهی گزارش سازمان جهانی حفاظت از زیست بوم، گونههای جانوری در خطر نابودی ایران کمشمار نیستند. از اینرو، نگاهبانی از زیست بوم ایران و حیات وحش شگفت آور آن، اهمیت بسیار دارد. شناخت گونههای جانوری کمیاب و زیبای ایران، چهبسا ما را بیشتر آگاه کند که نگاهبانی از آنها یک بایستگی ملی است.
یکی از زیباترین گونههای گوزن در جهان، گوزن زرد ایرانی است که اکنون شمار آن بسیار اندک شده است و در آستانهی نابودی است.
گوزن زرد ایرانی رنگی طلایی و خالهایی سفید بر پشت و پهلوی خود دارد. همان خالهای سفید است که این گونهی کمیاب جانوری را از دو گوزن «شوکا» و «مرال» جدا میسازد.
گوزن زرد ایرانی شبگرد است. حس بویایی و نگاه کاوندهی تیزبینی دارد. کوچکترین خطری او را فراری میدهد و خود را میان علفهای بلند و بوتهها پنهان میسازد. گوزن زرد ایرانی گیاهخوار و نشخوارکننده هم هست.
از ویژگیهای دیگر گوزن زرد ایرانی توان شناگری اوست. اگر نیاز باشد خود را به آب میزند و به سوی دیگر میرساند. گاه گروهی زندگی میکند اما به پیری که میرسد دوست دارد تنها و به دور از دیگر گوزنها، سالهای پایانی زندگی را بگذراند. شمار سالهای زندگی این پستاندار زیبا نزدیک به 20 سال است.
خوراک گوزن زرد ایرانی از علفها و شاخوبرگ درختان است. گونهی نر آن شاخهای بلند و زیبایی دارد. آن شاخها در روزهای پایانی زمستان میفتند اما بیدرنگ شاخهای نو آغاز به رشد میکنند. گوزن زرد ماده، با آنکه نوزادش پس از زاده شدن میتواند راه برود و بدود، تا چند روز آن را میان علفها پنهان میکند و مراقب است که آسیبی نبیند.
وزن گوزن زرد ایرانی گاه تا 130 کیلوگرم هم میرسد و گونهی ایرانی این گوزن، درشت پیکرتر از گونهی اروپایی آن است. این نیز گفتنی است که شکارگر این پستاندار، گرگ و پلنگ و گربههای جنگلی است.
تا چندی پیش زیستگاه گوزن زرد ایرانی در گسترهی دز و کرخهی خوزستان بود که اکنون پیدا نیست که نمونهای از آن بهجای مانده باشد.
در حال حاضر به دلیل از میان رفتن زیستگاههای طبیعی و شکار بیرویه، جمعیت گوزنها بسیار کاهش یافته و تنها پراکندگی طبیعی گوزن زرد به مناطق حفاظت شدهی دز و کرخه محدود شده است. امروزه جمعیتهایی از این گونهی زیبا در دشت ناز ساری، جزیرهی اشک، منطقه حفاظت شدهی دنا، جزیره کبودان و چند منطقه دیگر به وسیله کارشناسان منتقل شده است.
تا نیمهی دوم سدهی نوزدهم میلادی هیچ گوزن زردی در جهان یافت نمیشد. تا آنکه در سال 1956 شمار اندکی از آنها را در دز و کرخه یافتند. دولت ایران، در آن زمان، کوششهای بسیاری برای نگاهبانی از گوزن زرد انجام داد. حتا آنها را زندهگیری کردند و پس از زادآوری، در زیستگاهش رهاسازی شدند. اما این کوششها به سرانجام روشنی نرسید و در سال 1392 خورشیدی شمار آنها بسیار کاهش یافت. در همان سال، مگسی به نام «میاز» همان بازماندههای گوزن زرد کرخه را از پا درآورد.
«اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت» در سال 2010 میلادی، این پستاندار ایرانی را در شمار گونههای «در معرض خطر» جای داد. در سال 1396 خبرها حکایت از دیده شدن یک گوزن زرد میداد که در کانال آبرسانی کشاورزی گرفتار شده بود. یابندگان گوزن آن را به شیوهای دردناک آزار داده بودند. پیدا نیست در آن رویداد دلخراش، گوزن زنده مانده بود یا از میان رفته است.
در سیل فروردینماه 1398 نیز 20 گوزن زرد برای نجات از سیلاب از منطقهی حفاظتشدهی میانرود خوزستان گریختند و گفته شد که برخی از آنها با دوربینهای محیطبانی دیده شدهاند. پس از آن به دلیل یافته نشدن هیج لاشهای از گوزنها گمانهی زنده بودن همهی آنها مطرح شد. با این همه ولی به نظر میرسد از سرنوشت برخی از این گونهی کمیاب خبر روشنی در دست نباشد.
یکی از سایتهای باارزش زادآوری و پرورش گوزن زرد ایرانی در استان ایلام جای دارد. در 31 فروردین ماه 1399 خورشیدی، خبر زاده شدن یک راس گوسالهی گوزن زرد ایرانی در این سایت گزارش شد و امید به جلوگیری از نابودی این گونهی بسیار کمیاب جهانی، تا اندازهای زنده ماند. هر چند گاهوبیگاه شنیده میشود که به جز شمار بسیار کمی از این پستاندار، تمامی آن ها در زیستبوم ایران از میان رفتهاند.
آگاهان زیستبوم جانوری میگویند که دگرگونیهای گستردهی زیستگاهی و کاهش سطح جنگلها، میتواند یکی از دلایل کاهش شمار گوزن زرد ایرانی باشد.
*(برخی از آنچه دربارهی گوزن زرد ایرانی آورده شد با نگرش به ویکی پدیا است).
قوچ ارمنی؛ نشانههایی گسسته، از ماندگاری
خروس کولی دشتی؛ در لبهی پرتگاه
ماهی شیپ؛ مرواریدی گرانبها و کمیاب
افعی شاخدار دُم عنکبوتی؛ فریبنده و ناشناس
دلیجه کوچک؛ بیباک و پُرهیاهو
شاهروباه؛ بازیگوشیهای یک زندگی کوتاه
گوزن قرمز ایرانی؛ اسیر ترفند شکارچیان
عروسغاز؛ سایهای کمرنگ از پرندهای کمیاب
میشمرغ؛ گرفتار در چالهی ژنتیکی
شتر دو کوهانه؛ گونهای کمیاب در زیستبوم ایران
عقاب شاهی؛ شاهبازی بر فراز بادها
سمندر لرستانی؛ آذرنشینی زیبا و بیپناه
افعی دماوند؛ بومزاد ایران
پلیکان پاخاکستری؛ سبکبال و بیهیاهو
فیلماهی؛ مروارید سیاه دریای کاسپین
بالابان؛ بر اوج سپهر
پازنها؛ باشکوه و فرازجو
هوبَره؛ ستیز با عقابها، گریز از پرندهبازان
کرکس پشت سفید؛ پاک کنندهی زیست بوم
گربهی پالاس؛ گوشهنشین و گریزپا
لاکپشت پوزه عقابی؛ خونسرد و بردبار
اردک سرسفید؛ جلوهگر و خودنما
فک خزری؛ روزگار غمانگیز تنها پستاندار دریای کاسپی
روباه ترکمنی؛ قلمرویی برای زندگی ندارد
خرس سیاه بلوچی؛ شبگرد و گوشهنشین
گیلانشاه خالدار؛ دورپروازی خستگیناپذیر
سیاه گوش؛ شکارگری چابکدست
گاندو؛ تمساح پوزه کوتاه، درندهای دست به عصا!
دُراج؛ خوشآوای گریز پا