چه کسی باور میکند با آن جثهی کوچک و ریز، با بالهایی نازک و تُرد، هیچ پرندهی دیگری توان و پایداری پرواز او را نداشته باشد؟ نتواند همبال او شود و آن اندازه پروازش طولانی باشد؟ شگفتآور است، اما پرواز بلند و بال زدنهای پیوستهی «گیلانشاه خالدار» همین گونه است. این پرندهی آبچلیک از سواحل دریای مازندران تا آفریقای جنوبی، بال میزند و هیچ خستگی نمیشناسد!
راستهی پرندگان آبچیلک در جهان چندان زیادی نیست. شاید شمار آنها از 200 پرنده بیشتر نباشد. آنها پرندگانی کنارآبزی هستند که «آب چر» یا «آبچیلک» نامیده میشوند. نزدیک به 60 گونه از این دست پرندگان در زیستبوم ایران بهسر میبرند. بسیار به هم مانندگی دارند و چهبسا پرندهشناسان هم در شناسایی آنها دچار لغزش بشوند. رنگ پر و بال آبچلیکها همانند است و در دستههای بزرگ پرواز میکنند. اما در آن میان، گیلانشاه خالدار را از خالهای زیبایش آسانتر میتوان شناخت.
گیلانشاهها چند گونهاند. آنهایی که در زیست بوم ایران دیده شدهاند گیلانشاه حنایی، گیلانشاه ابرو سفید، گیلانشاه بالسفید (دُم سیاه)، گیلانشاه شرقی و همین گیلانشاه خالدار است که نوک باریکی دارد.
گردن گیلانشاه خالدار مانند بخش بالایی سینهاش نخودی رنگ است و پُر از خالهای قهوهای. خالها از دور دایرهای شکل به چشم میآیند؛ اما از نزدیک شکل قلب دارند. پشت گیلانشاه خالدار، طرح شطرنجی دارد. پاهای نازکش سیاه است و سفید. دُم گاهش نیز به مثلث مانندگی میبَرد و سفید رنگ است اما این سفیدی کمتر از سفیدی دُم گیلانشاه ابرو سفید است. بالهای گیلانشاه خالدار 87 سانتیمتر از هم فاصله دارند.
منقار این پرندهی خالدار سیاه رنگ است اما ابتدای منقارش به رنگ صورتی است. آن منقار با گیلانشاههای دیگر اندکی متفاوت است و کوچکتر. اما از منقار گیلاشاه ابرو سفید بزرگتر است.
این جدایی و مانندگی گیلانشاهها گیج کننده است! به ویژه زمانی که بال گشودهاند و پرواز میکنند، جدایی گذاشتن میان این رده از پرندگان دشوار است. همین اندازه میتوان گفت که گیلانشاه خالدار ظریفتر و شکنندهتر به گمان میرسد. بال زدنهایش منظم و تند است و اندازهاش 36 تا 41 سانتی متر است. اگر هم این جداییها برای شناخت گیلانشاه خال دار بسنده نباشد، از همان خالهایش میتوان آنرا شناخت و جداییاش را با گیلانشاههای دیگر دریافت.
گیلانشاه خالدار پرندهای کوچرو (:مهاجر) است و زمستانگذر. گذر او از آبانماه است تا اسفندماه. بسیار کمیاب است و اندکشمار.
انجمنی در کشور انگلستان برای شناخت بهتر این پرندهی نادر، جایزهای برای عکاسی در نظر گرفته است که بتواند از زندهی گیلانشاه خالدار عکس بگیرد!
نخستین نشانهی نوشتارای که از بودن گیلانشاه خالدار در زیستبوم ایران در دست هست به سال 1911 میلادی برمیگردد که یک پرندهشناس ایتالیایی دیدن آن در ایران را ثبت کرده است.
گیلانشاه خالدار در بخشهای باتلاقی و سواحل شنی دریایی و دریاچههای آب شیرین زیست میکند؛ جایی که پوشش علفی مناسبی داشته باشد. تخمگذاری آنهم در همان جلگههای باتلاقی است. این پرندهی کمیاب در جنوب دریای خزر، خلیج فارس و سیستان دیده شده است.
گیلانشاه خالدار از بی مُهرگان، خرچنگهای کوچک و کرمهای خاکی خوراکش را به دست میآورد و با نوک منقار بلندش آنها را از زمین میچیند. این پرنده را اگر بتوان دید، در همان ساحلهای گلی است که در جستوجوی خوراک روزانهاش است.
شمار گیلانشاه خالدار چنان کاهش یافته است که یافتن آن بسیار دشوار شده است. چه کسی میداند؟ شاید جمعیت آنها به تمامی از میان رفته باشد!
*برخی آگاهیها دربارهی گیلانشاه خالدار برگرفته از تارنمای همشهری آنلاین است.
قوچ ارمنی؛ نشانههایی گسسته، از ماندگاری
خروس کولی دشتی؛ در لبهی پرتگاه
ماهی شیپ؛ مرواریدی گرانبها و کمیاب
افعی شاخدار دُم عنکبوتی؛ فریبنده و ناشناس
دلیجه کوچک؛ بیباک و پُرهیاهو
شاهروباه؛ بازیگوشیهای یک زندگی کوتاه
گوزن قرمز ایرانی؛ اسیر ترفند شکارچیان
عروسغاز؛ سایهای کمرنگ از پرندهای کمیاب
میشمرغ؛ گرفتار در چالهی ژنتیکی
شتر دو کوهانه؛ گونهای کمیاب در زیستبوم ایران
عقاب شاهی؛ شاهبازی بر فراز بادها
سمندر لرستانی؛ آذرنشینی زیبا و بیپناه
افعی دماوند؛ بومزاد ایران
پلیکان پاخاکستری؛ سبکبال و بیهیاهو
فیلماهی؛ مروارید سیاه دریای کاسپین
بالابان؛ بر اوج سپهر
پازنها؛ باشکوه و فرازجو
هوبَره؛ ستیز با عقابها، گریز از پرندهبازان
کرکس پشت سفید؛ پاک کنندهی زیست بوم
گربهی پالاس؛ گوشهنشین و گریزپا
لاکپشت پوزه عقابی؛ خونسرد و بردبار
اردک سرسفید؛ جلوهگر و خودنما
فک خزری؛ روزگار غمانگیز تنها پستاندار دریای کاسپی
روباه ترکمنی؛ قلمرویی برای زندگی ندارد
خرس سیاه بلوچی؛ شبگرد و گوشهنشین
سیاه گوش؛ شکارگری چابکدست
گاندو؛ تمساح پوزه کوتاه، درندهای دست به عصا!
دُراج؛ خوشآوای گریز پا
گوزن زرد ایرانی؛ زیبا و خوش خرام