چهرههای فرهنگی و تاریخی ما، بسیارند و پُرشمار. در دهههای گذشته، حتا پیشتر از آن، برای آنهایی که آرامگاه و گورجای آشکاری دارند، سازههای یادبودی ساخته شده است تا نموداری از قدرشناسی ایرانیان از آن بزرگان باشد و یادآور ارزشی که برای تاریخ و فرهنگ ایران داشتهاند. در رشته نوشتارهای «بناهای یادمانی ایران» برخی از آن آرامگاهها و شیوهی مهرازی و ساخت آنها را برمیشماریم تا یادکردی دوباره از آن چهرهها و سازندگان و بانیان آرامگاههایشان باشد و نشانگر جلوهای از مهرازی ایرانی.
دربارهی نخستین سازهای که بر روی سنگ مزار عطار نیشابوری ساخته شده است همین اندازه میدانیم که یکی از بزرگان نیشابور به نام «قاضی القضات یحییپور صاعد» در سدهای که تاریخ آن به درستی پیدا نیست، آرامگاه کوچکی برای عطار ساخته است. اکنون از آن آرامگاه نخستین، جز سنگ میلهای فرازِ مزار عطار، چیزی بهجا نمانده است و نمیدانیم طرح بنا چگونه بوده است.
در روزگار چیرگی تیموریان بر خراسان، در سدهی نهم مهی، آرامگاه عطار روبه ویرانی و خرابی گذاشت. امیر علیشیر نوایی، سیاستمدار و وزیر کاردان و پُرآوازهی سلطان حسین بایقرای تیموری، دستور داد که آرامگاهی دلگشا و درخور جایگاه عطار، برای این شاعر بزرگ بسازند.
در سدههای پس آن، باز نمیدانیم آرامگاه عطار چه سرنوشتی داشته است؛ جز آنکه همان بنایی که بر روی سنگ گور او به فرمان امیر علیشیر نوایی ساخته شده بود، به جای ماند. تا آنکه سدهها گذشت و در زمانهی پُر آشوب پادشاهی محمدعلی شاه قاجاری (1285- 1288 خورشیدی)، والی خراسان، نیرالدوله، از کارگزارانش خواست که آرامگاهی نو برای سنگ مزار عطار بسازند. این خواست او هرگز انجام نشد. از آنرو که اوضاع سیاسی در تهران بههم خورد و محمدعلی شاه را مشروطهخواهان از پادشاهی برکنار کردند. نیرالدوله نیز ناگزیر به تهران بازگشت.
روزگاری سپری شد تا آنکه «انجمن آثار ملی»، در روزگار پادشاهی پهلوی دوم، در دو زمان، یکی در سال 1332 خورشیدی و دیگری 5 سال پس از آن، آرامگاهی زیبا، با نگرش بر فرهنگ ایرانی و شیوهی مهرازی باشکوه ایران، برای عطار نیشابوری ساخت و با کاشیکاریهایی چشمنواز و آرایههایی دلربا، سازهای پدید آورد که در زیبایی و آرایههای مهرازی، نمونهوار است. پیش از ساخت آرامگاه به دستیاری انجمن آثار ملی، سازهی پیشین آجری و فرسوده بود.
ویژگیهای آرایهای آرامگاه عطار
آرامگاه کنونی عطار، هشت ضلعی است. گنبدی فیروزهای بر روی آن ساخته شده است و چهار درِ ورودی دارد. این سازه در میانهی محوطهای سرسبز و در گسترهای جای دارد که در گذشتههای دور ارگ شهر نیشابور بود و به نام محلهی «شادیاخ» شناخته میشد. شادیاخ یکی از کهنترین بخشهای شهر نیشابور بود و یادمانهای تاریخی فراوانی با این نام گره خورده است.
کاشیکاری گنبد آرامگاه، نقشهای گل و بتهای دارد و طرحی هندسی. کتیبهای به خط کوفی و مَعقِلی گرداگرد گنبد دیده میشود. معقلی، یا بنایی، خطی زاویهدار است که از کشیدن و نقشزدن شکلهای هندسی، مانند لوزی، مربع و مستطیل و خطهای همراستای دیگر، پدید میآید. رنگ نقشهای گنبد آرامگاه سبز، لاجوردی، زرد و سفید است.
فضای درونی آرامگاه دارای چهار شاهنشین است. شاهنشین بخشی از سازه است که ارتفاع کموبیش بلندی دارد و بالای آن سقفی نیمگنبدی ساخته میشود. شاهنشین آرامگاه عطار با سنگهایی از جنس بخارا، تاقهای خمیده دارد و پوشش آن از گچ است و کاشیهای معرق. اینگونه از کاشیها، استواری بسیار و زیبایی چشمنوازی دارند و از نشانههای پُرشمار مهرازی ایرانی بهشمار میروند. چهار شاهنشین آرامگاه، چهار در کوچک چوبی دارند.
گنبد آرامگاه عطار مازهدار، یا بیضیشکل، است و کوچک. درون آن چهار نورگیر دارد و چهار فیلپوش. فیلپوش در مهرازی به پوشش گوشهی دیوار که از کنج آغاز میشود و میان دو دیوار جای میگیرد، گفته میشود. نقشهای اسلیمی و شمسه نیز در آرامگاه فراوان به کار رفته است. اسلیمی نقشهای آرایهای است که بهشکل شاخوبرگ گیاهان، گل پیچک و خطهای صاف و منظم است و شمسه نیز نقشهایی است بیشتر به شکل دایره یا هشتگوش.
دیوار درون آرامگاه گچ اندود است. روی آن نیز بیتهایی نوشته شده است.
سنگ مزار عطار در میانهی آرامگاه جای گرفته است. یکمتر و 63 سانتیمتر درازا دارد و 70 سانتیمتر پهنا. سنگ آن سیاه است. به خط ثلث نیز نام عطار و تاریخ زادن و درگذشت او، به همراه بیتهایی، نوشته شده است.
در سوی جنوبی سنگ گور، ستونی سنگی دیده میشود. این همان ستونی است که از نخستین آرامگاه ساخته شده بر مزار بهجا مانده است. این ستون سه متر بلندا دارد و هشت تَرکی است. ستون مزار، پیشتر درون دیواری آجری ساخته شده بود. اکنون از آن دیوار چیزی بهجا نمانده است.
برای دسترسی به پشتبام آرامگاه، پلکانی آجری در سوی چپ درِ ورودی ساختهاند. ورودی آرامگاه نیز پیشتر در سوی خاور (شرق) بود. اکنون در سوی شمالی سازه جای دارد. زیربنای آرامگاه مساحتی نزدیک به 120 متر مربع است.
خفتگان کنار آرامگاه عطار
چند گام آنسوتر از آرامگاه عطار، سنگ گور و سازهی یادمانی کمالالملک غفاری، نقاش به نام و پُرآوازهی ایران، دیده میشود. استاد موسیقی و سنتورنواز بزرگ ایران، پرویز مشکاتیان نیز که خود زادهی نیشابور بود، در محوطهی بیرونی آرامگاه عطار آرمیده است. او در 30 شهریورماه 1388خورشیدی، درگذشت و در چهار مهرماه همان سال در کنار آرامگاه عطار به خاک سپرده شد.
از دیگر به خاکسپردگان محوطهی آرامگاه عطار، به فریدون گرایلی باید اشاره کرد. او شاعر، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ ایران بود و زادهی نیشابور. گرایلی در سال 1379 درگذشت.
آرامگاه عطار در جنوب خاوری شهر نیشابور، در خیابانی به نام عرفان، جای دارد. این آرامگاه در آیین رونمایی از آن، در روز 12 فروردین سال 1342 خورشیدی، ثبت ملی شده است.
عطار نیشابوری، سخنور نامدار ایران در سال 540 مهی زاده شد و در سال 618 مهی، چشم از جهان فروبست. بازگفتهای تاریخی از کشته شدن او به دست مغولانی که شهر نیشابور را ویران کرده بودند، حکایت دارند. از عطار چندین اثر به نظم به یادگار مانده است و نیز کتابی به نثر به نام «تذکره الاولیا». دیوان اشعاری از عطار در دست هست و بارها چاپ شده است.
*یارینامه: تارنماهای «سیناپرس» و «کجارو».
آرامگاه سیبویه؛سازهای در بافت کهن شیراز
آرامگاه بوذرجمهر قاینی؛ چیرهدستی در ساخت سازهای کهن
آرامگاه شاه شجاع مظفری؛ همسایه با حافظ
آرامگاه رضیالدین آرتیمانی؛ ترکیبهای تکرار شونده
آرامگاه اوحدی مراغهای؛ سازهای استوار و ستبر
آرامگاه خیام؛ سازهای برپایهی سنجشهای هندسی
آرامگاه وحشی بافقی؛ شرح پریشانی شاعری پریشاندل
آرامگاه یعقوب لیث؛ یادمانی روبه ویرانی
آرامگاه علاالدوله سمنانی؛ غوغای از یاد رفته
آرامگاه نیما یوشیج؛ بازگشت به خانهی پدری
آرامگاه لقمان سرخسی؛ بازماندهی سازهای شکوهمند
آرامگاه کمالالملک؛ اوج آفرینشگری در طراحی معماری
آرامگاه مستوفی قزوینی؛ سازهای برای یک دیوانسالار
آرامگاه ابن یمین؛ نشانهای از یک زندگی آشوبناک
آرامگاه فردوسی؛ کاخ بیگزند
آرامگاه حافظ؛ زیارتگه رندان جهان
آرامگاه بایزید بسطامی؛ ناپیدا در مجموعهای چشمنواز
آرامگاه عارف قزوینی؛ یادبودی کوچک برای میهنخواهی بزرگ
آرامگاه شاه اسماعیل صفوی؛ جلوهی هنر ایران
آرامگاه پورسینا؛ دیگرسان و سزاوار دانشمندی بزرگ
آرامگاه نزاری؛ رنجور از نادیدگی
آرامگاه خواجه نظامالملک؛ شکوه از یاد رفته
آرامگاه صائب تبریزی؛ برآمده از غبار فراموشی
آرامگاه سعدی؛ خاک شیراز و نسیم عشق
آرامگاه شمس تبریزی؛ پیدا و ناپیدا
آرامگاه خواجوی کرمانی؛ کنار آب رکناباد
آرامگاه باباطاهر؛ چشماندازی روبه آسمان
آرامگاه خرقانی؛ ساده، نوپا و بیپیرایه
آرامگاه نادرشاه افشار؛ پابهپای تاریخ
یک پاسخ
در جای جای کشور پهناور ایران، کسانی را می توان یافت که اثر خاصی در فرهنگ و ادب این مرز و بوم گذاشته اند. خطّه عالم پرور نیشابور با پرورانیدن عالمان بزرگ و ادیبان نام آور، فرهنگ دوستی خویش را به رخ دیگر مناطق کشیده است. یکی از چهره های درخشان عرصه ادبیات عرفانی، عطار نیشابوری است که اشعار و به ویژه مثنوی هایش، گوش دل را نوازش می دهد.
در میان خیلِ شاعران گذشته پارسی زبان, به کمتر شاعری برمی خوریم که دست از جان بشوید و در مقابل پادشاهان و قدرتمندان ـ چه آشکارا و چه به زبانِ حکایت و رمز ـ حرفِ حق بگوید و بلندیِ همّت را در مقابل خوانِ پُر نعمت آنان دوتا و دوتو نکند در این میان بعضی از عارفان, با تکیه بر قدرت لایزالیِ یگانه معشوقِ ازلی, چه از زبان خود یا با گفتار طبقاتِ پایینِ جامعه و یا از قول دیوانگانِ عاقل, تازیانه انتقاد را بر گُرده این قدرتمندان می کوبند شعر این گونه شاعران است که می تواند لقب «تازیانه سلوک» بگیردکه نماد قدرت ستیزی عارفانه،عطار می باشد.