اوحدی مراغهای چکامهسرای کموبیش شناخته شدهای است که در سدهی هفتم و به روزگار فرمانروایی ایلخانان مغول میزیست. او که با حافظ همدوران بود، سرایندهی غزلیاتی شورانگیز است. از اوحدی مثنویای به نام «جام جم» بهجای مانده است. او در مراغه زاده شد، هرچند پدر و نیاکانش زادهی اصفهان بودند. اوحدی را به پارسایی ستودهاند و میگویند دلبستهی صوفیان و طریقت آنان بود. دیوان شعرهای اوحدی را سعید نفیسی چاپ کرده و نخستین پژوهشها را برای شناخت افزونتر او انجام داده است. اوحدی پس از سفرهای بسیار به زادگاهش مراغه بازگشت و به سال 738 مهی(:قمری) درگذشت. آرامگاه او در شهر مراغه، در استان آذربایجان شرقی، جای دارد.
سازهای که بر مزار اوحدی ساختهاند و آرامگاه اوست، در میان باغ پُر دارودرخت جای دارد. بنا در میانهی باغ است و شاخوبرگ درختان نمای دور آن را می پوشاند؛ هر چند ستبری سازه که به سان دژ است، چندان پیوندی با سخنسرایی اوحدی و فضای دلگشایی که سنگ مزار او در آن جای گرفته، ندارد.
مزار کهن اوحدی ویژگی برجستهای نداشت و جز سنگ گوری کهن، سازهای بر روی آن دیده نمیشد. در سال 1352 خورشیدی، انجمن آثار ملی ایران بر آن شد که آرامگاهی نمایان برای اوحدی که از غزلسرایان بزرگ ایران بود، بسازد و به فضای پیرامون سنگ مزارش سامان دوبارهای بدهد. از اینرو سرپرستان انجمن نمایندهای به شهر مراغه فرستادند و با باشندگی بزرگان و نامآوران فرهنگی شهر، کمیتهای به نام «تجدید بنای آرامگاه اوحدی» بنیان گذاشتند. این کمیته بررسیها و پژوهشهای بایسته را انجام داد. سپس با طراحی سازه، بنایی از بتونآرمه ساختند و محوطهی گرداگرد آن را به گونهای آراستند تا بنای برافراشته، بیشتر به چشم بیاید.
ساخت سازهی بتونی آرامگاه هر چند در سال 1354 خورشیدی، به پایان رسید اما تا چند سال پس از آن نیز کارهای ساختمانی و گسترش محوطهی آرامگاه ادامه پیدا کرد. با پیش آمدن رویدادهای سال 1357 خورشیدی، کار ساماندهی آرامگاه ناتمام ماند و سپس از سر گرفته شد.
آرامگاه اوحدی بر روی سکویی پهن و مربع شکل جای دارد که سه پله بالاتر از کف زمین است. درون آرامگاه با سنگفرش، آراسته شده و جز سنگ مزار کهن و سازهی مربع شکلی که در میانهی آرامگاه جای دارد، آرایهی دیگری دیده نمیشود.
نمای بیرونی سازه چهار ضلعی و مربع شکل است. هر ضلع از پایه آغاز میشود و هر چه روبه فراز میرود شکلی کج و متمایل به درون میگیرد. از بیرون چنین به گمان میرسد که چهار ضلع آرامگاه جداگانهاند و با اضلاع دیگر پیوند ندارند. اما از درون سطحی مربعی آنها را به هم پیوند میدهد و از آن سازه سرپوشی یکدست میسازد.
هر ضلع آرامگاه دو بخشی است. شکافی یکدست و مستطیلی میان دو ضلع هست که راهی برای رفتن به درون آرامگاه ست. شکل محراب گونهی میان هر ضلع، از درون نمایانتر است و بسیار زیباتر. بهویژه ضلعهایی که در تاق آرامگاه به هم پیوند خوردهاند، ذوق ورزانهتر است. هر اندازه نمای درونی آرامگاه طرحی از معماری سنتی ایران است، نمای بیرونی ستبر و دژمانند به چشم میآید و شاید مناسب برای آرامگاه کسی نباشد که با ظرافتهای شاعرانه و آیینهای صوفیانه پیوند داشت.
بر روی دیوار شمالی درون آرامگاه نام اوحدی و تاریخ درگذشت او نگاشته(:حک) شده است. سنک مربع میانهی آرامگاه نمادین است و طرح برجسته و هنرورزانهای ندارد.
سنگی که در گوشهی شمالی آرامگاه دیده میشود همان سنگ مزار کهن اوحدی است. بلندای آن به 90 سانتی متر میرسد. سنگ مزار، پلکانی است و از جنس سنگهای رسوبی است که به آنها ماسهسنگ میگویند. رنگ آن سرخگونه است و خطی که بر آن نوشتههایی به زبان عربی نوشته شده، خط ثلث است.
سنگ کهن مزار اوحدی آسیب بسیار دیده است. با این همه هنوز هم میتوان آرایههای هندسی آن و مقرنسکاریهایش را دید و پی به هنری بُرد که در ساخت آن بهکار رفته است. ستونهای کناری سنگ، مارپیچی است و طرح برجستهای دارد. اینکه در برخی نوشتهها به بردن سنگ مزار کهن اوحدی به موزه اشاره کردهاند، درست نیست و آن سنگ درون آرامگاه کنونی نگهداری میشود.
هیچ آرایه و تزیینی در درون آرامگاه و دیوارههای آن دیده نمیشود و از کاشیکاری و دیگر نقشها بهرهای گرفته نشده است. چهارسوی آرامگاه باز است و درِ ورودی ندارد.
در بیرون آرامگاه و محوطهی پیرامون آن چندین سنگ مزار کهن دیده میشود و سنگ تراشههایی به شکل شیر. چنین بهگمان میرسد که آن سنگ تراشهها از دیرباز در محوطه بوده است و با ساخت آرامگاه کنونی نظمی به آنها داده شده است.
گویا باغ آرامگاه از آنِ پیروان اهل حق است (تارنمای سیری در ایران). در آنجا مزار یکی از پیران و بزرگان آنان به نام «سرخوش بیگ» جای دارد. او از همروزگاران اوحدی بوده است و در نزد کُردهای گورانی جایگاه ویژهای دارد. این نیز گفتنی است که راههایی که با بلوکهای سیمانی ساخته شده است درون آرامگاه دیده میشود. این راههای باریک گذرندگان را به آرامگاه و دیگر بخشهای باغ، میرساند.
در کنار آرامگاه اوحدی موزهای دیدنی ساخته شده است. از آنجا که مراغه در روزگار ایلخانان مغول (سدههای هفتم و هشتم مهی) شهری بسیار مهم و در دورههایی کوتاه مرکز آن فرمانروایان شناخته میشد، موزه نیز دربردارندهی آثاری از آن روزگاران است. مانند: سکههای ایلخانی، سنگ مزارها، ظرفهای سفالی و شیشهای و نمونههای دیگر. از اینرو، آن را «موزهی تخصصی ایلخانی» نام دادهاند. این موزه در سال 1357 خورشیدی، راهاندازی شد و سپستر آثار فراوانی به آن افزودند. ورودی آرامگاه نیز از درِ موزهی ایلخانی است.
در سال 1391 شهرداری و میراثفرهنگی مراغه، سه واحد مسکونی پیرامون آرامگاه اوحدی را خریداری کرد تا به گسترش و آزادسازی فضای پیرامون آن بپردازد (خبرگزاری فارس). با اینکار، فضای آرامگاه و سازههای آن از 2 هزارمتر به بیش از 6 هزار متر رسید.
آرامگاه اوحدی مراغهای در بهمن ماه سال 1386 خورشیدی، با شماره 21080 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
*یارینامه: جستار «نگاهی به سنگ مزار مقبرهی اوحدی مراغهای» نوشتهی افسانه حصیری (پرتال جامع علوم انسانی)؛ و نیز تارنمای «کجارو».
آرامگاه سیبویه؛سازهای در بافت کهن شیراز
آرامگاه بوذرجمهر قاینی؛ چیرهدستی در ساخت سازهای کهن
آرامگاه شاه شجاع مظفری؛ همسایه با حافظ
آرامگاه رضیالدین آرتیمانی؛ ترکیبهای تکرار شونده
آرامگاه خیام؛ سازهای برپایهی سنجشهای هندسی
آرامگاه وحشی بافقی؛ شرح پریشانی شاعری پریشاندل
آرامگاه یعقوب لیث؛ یادمانی روبه ویرانی
آرامگاه علاالدوله سمنانی؛ غوغای از یاد رفته
آرامگاه نیما یوشیج؛ بازگشت به خانهی پدری
آرامگاه لقمان سرخسی؛ بازماندهی سازهای شکوهمند
آرامگاه کمالالملک؛ اوج آفرینشگری در طراحی معماری
آرامگاه مستوفی قزوینی؛ سازهای برای یک دیوانسالار
آرامگاه ابن یمین؛ نشانهای از یک زندگی آشوبناک
آرامگاه فردوسی؛ کاخ بیگزند
آرامگاه حافظ؛ زیارتگه رندان جهان
آرامگاه بایزید بسطامی؛ ناپیدا در مجموعهای چشمنواز
آرامگاه عارف قزوینی؛ یادبودی کوچک برای میهنخواهی بزرگ
آرامگاه شاه اسماعیل صفوی؛ جلوهی هنر ایران
آرامگاه پورسینا؛ دیگرسان و سزاوار دانشمندی بزرگ
آرامگاه نزاری؛ رنجور از نادیدگی
آرامگاه خواجه نظامالملک؛ شکوه از یاد رفته
آرامگاه صائب تبریزی؛ برآمده از غبار فراموشی
آرامگاه سعدی؛ خاک شیراز و نسیم عشق
آرامگاه شمس تبریزی؛ پیدا و ناپیدا
آرامگاه خواجوی کرمانی؛ کنار آب رکناباد
آرامگاه باباطاهر؛ چشماندازی روبه آسمان
آرامگاه خرقانی؛ ساده، نوپا و بیپیرایه
آرامگاه نادرشاه افشار؛ پابهپای تاریخ
آرامگاه عطار؛ به شکوهمندی سخن او