در سال 736 مهی(:قمری) دولت ایلخانان مغول فروپاشید و سراسر ایران را آشوب و ناامنیهای فزایندهای در برگرفت. از آن زمان تا روزی که تیمور لنگ یورش خود را به ایران آغاز کرد، دولتهای کوچکی در گوشهگوشهی ایران سر برآوردند. یکی از آن دولتهای بومی، «آل مظفر» نام داشت که بر فارس، کرمان و یزد فرمانروایی میکردند و گاه قلمرو آنها گسترش مییافت و سپس به همان مرزهای ناپایدار پیشین بازمیگشت. شاه شجاع مظفری از نامدارترین شاهان این دولت بود.
شاه شجاع در سال 759 مهی به پادشاهی رسید و پس از 27 سال فرمانروایی پُر فرازونشیب، در سال 786 درگذشت. او وارون پدرش که مردی خشکاندیش بود، کموبیش به رواداری آوازه داشت؛ شعر میسرود و در نزد استادان آن روزگار درس آموخته بود.
شاه شجاع در میان ایرانیان آوازهی بسیاری دارد. از آنرو که حافظ در زمان او و در همان شیرازی زندگی میکرد که پایتخت شاه شجاع بود. از سوی دیگر، بیتها و غزلهایی در دیوان حافظ هست که یا در ستایش از شاه شجاع است، یا اشاره به او.
شاه شجاع چنین خواسته بود که پس از مرگ، پیکر او را در زمینهای مصلای شیراز و در کنار برادرش به خاک بسپارند. اما درگیری و کشمکشهای جانشینانش بر سر قدرت، آنان را از این کار بازداشت و شاه شجاع را نه در کنار برادر، بلکه در جایی که به نام «هفت تنان» آوازه داشت، به گور سپردند. آرامگاه او در شمال باختری حافظیه (آرامگاه حافظ) جای دارد.
گور شاه شجاع سازه و آرامگاهی نداشت، تا آنکه در زمان کریمخان زند، در سال 1192 مهی، یکی از منشیان او به نام میرزا محمدخان کرمانی که از نوادگان شاه شجاع بود، از کریمخان اجازه خواست تا آرامگاهی برای شاه شجاع بسازد. با اینکه اجازه ی چنین کاری به او داده شده بود اما فرصت نیافت و پیش از آغاز به کار، درگذشت. از اینرو به دستور کریمخان زند، سنگ گوری تراشیده و زیبا بر روی گور شاه شجاع گذاشتند. بر روی سنگ که هنوز هم بر روی گور شاه شجاع دیده میشود، نوشتههایی به زبان عربی در یازده سطر، نگاشته شده است و دربردارندهی نام شاه شجاع و برنامهایش (:لقبهایش) است و نیز سال درگذشت او و سالی که سنگ مزارش ساخته شده است. آن نوشتهها به خط خوش نستعلیق است.
در سال 1350 خورشیدی، انجمن آثار ملی ایران برآن شد که آرامگاهی بر روی آن سنگ گور سیصد ساله بسازد. طراحی این کار آغاز شد و در همان سال به پایان رسید.
آرامگاه شاه شجاع بر روی سکویی سه پلهای ساخته شده است. طرح سازه ساده است: چهار ستون خمیده از چهارسو، سقفِ بدون دیواری را نگهداشتهاند که گنبدی کمارتفاع و آبیرنگ بر فراز آن دیده میشود. آن ستونها به پایههای قدرت و فرمانروایی شاه شجاع اشاره دارد. اما بیپیرایگی نمای بیرونی سازه، اندکی شگفتآور است. از همینرو، دیدن نمای بیرونی آرامگاه، ذهن نگرنده را به سمتوسویی نمیکشد، مگر همان ستونها که میتواند اشارهای به پایههای قدرت شاه شجاع باشد. اما دایرهی زیرین که گنبد را در برگرفته و لبههای آن از هر چهارسو اندکی بیرون زده است، سازه را زیبایی هنری اندکی بخشیده و از زمختی و پیکر قالبی آن کاسته است.
اما نمای درونی آرامگاه چشمنواز است. کاشیهای مُعرقکاری شده و بیتهایی که به خطی دلنشین بر روی آنها نوشته شده است، گیرایی ویژهای به آن سازهی کوچک داده است؛ بدان اندازه که فضای درون با آنچه از بیرون دیده میشود، یکسره دگرگون است.
شماری از بیتهایی که بر کاشیهای درون آرامگاه نوشته شده، از شاه شجاع است و شماری دیگر از حافظ که ستایشگر او بود. در شمال خاوری درون سازه بیتهایی از غزل حافظ دیده میشود: «طرهی شاهد دنیی همه بند است و فریب/ عاقلان بر سر این نکته نجویند نزاع»؛ که غزلی است در ستایش از شاه شجاع. در شمال باختری و گوشهی (:ضلع) جنوب باختری درون سازه نیز دو غزل از شاه شجاع دیده میشود: «شیوهی عشاق نباشد خروش/ گر به مَثل خون دل آید به جوش» و «ای دل صفای عشق از این خاکدان مجوی/ یک ذره کیمیای وفا زین جهان مجوی».
گنبد آرامگاه، فیروزهای رنگ است و کاربندیها، این گنبد را به ستونها پیوند زده است. کاربندی، بخشی است از طرح چهار ضلعی سازه تا جایی که ساقهی گنبد از آنجا آغاز میشود.
در نزدیکی آرامگاه بنایی آجری ساخته شده است که اکنون کتابخانهی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی نامیده میشود. این ساختمان کوچک، چند اتاق دارد که جایی برای انجام کارهای دفتری کتابخانه است.
گرداگرد گسترهی کوچک آرامگاه را نردههایی آهنی کشیدهاند که نمایی نازیبا دارد. گویا در بیشتر زمانها قفلی درِ ورودی را بسته نگه میدارد و دسترسی به آرامگاه را دشوار میسازد (خبرگزاری مهر). باغچه و دارودرختهایی که درون محوطهی آرامگاه هست، دستِ کم در عکسهایی که از آنجا گرفتهاند، فضایی دَرهم و بَرهم و آشفته را نشان میدهد. گیاهها روی پلههای سکو جابهجا روییدهاند و به گمان نمیرسد چندان خواستی برای پیراستن آنها در میان باشد.
با این همه، میراث فرهنگی استان فارس، در اردیبهشتماه 1389 خبر داد که مرمت آرامگاه آغاز شده است و کف فرش حیاط بازسازی میشود و به ساماندهی باغچهها و اجرای سنگهای پیرامون آن میپردازند (خبرگزاری میراث آریا). از سرانجام آن مرمتها خبری نشنیدهایم.
آرامگاه شاه شجاع مظفری که در دامنهی کوه چهل تنان و در جایی که اکنون به آن «بوستان کوهپایه» میگویند، جای دارد، در سال 1354 با شمارهی 1169 به دستیاری وزارت فرهنگوهنر پیشین، در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
*یارینامه: تارنمای «میراث فرهنگی استان فارس»، تارنمای «کجارو» و «ویکیپدیا».
آرامگاه سیبویه؛سازهای در بافت کهن شیراز
آرامگاه بوذرجمهر قاینی؛ چیرهدستی در ساخت سازهای کهن
آرامگاه رضیالدین آرتیمانی؛ ترکیبهای تکرار شونده
آرامگاه اوحدی مراغهای؛ سازهای استوار و ستبر
آرامگاه خیام؛ سازهای برپایهی سنجشهای هندسی
آرامگاه وحشی بافقی؛ شرح پریشانی شاعری پریشاندل
آرامگاه یعقوب لیث؛ یادمانی روبه ویرانی
آرامگاه علاالدوله سمنانی؛ غوغای از یاد رفته
آرامگاه نیما یوشیج؛ بازگشت به خانهی پدری
آرامگاه لقمان سرخسی؛ بازماندهی سازهای شکوهمند
آرامگاه کمالالملک؛ اوج آفرینشگری در طراحی معماری
آرامگاه مستوفی قزوینی؛ سازهای برای یک دیوانسالار
آرامگاه ابن یمین؛ نشانهای از یک زندگی آشوبناک
آرامگاه فردوسی؛ کاخ بیگزند
آرامگاه حافظ؛ زیارتگه رندان جهان
آرامگاه بایزید بسطامی؛ ناپیدا در مجموعهای چشمنواز
آرامگاه عارف قزوینی؛ یادبودی کوچک برای میهنخواهی بزرگ
آرامگاه شاه اسماعیل صفوی؛ جلوهی هنر ایران
آرامگاه پورسینا؛ دیگرسان و سزاوار دانشمندی بزرگ
آرامگاه نزاری؛ رنجور از نادیدگی
آرامگاه خواجه نظامالملک؛ شکوه از یاد رفته
آرامگاه صائب تبریزی؛ برآمده از غبار فراموشی
آرامگاه سعدی؛ خاک شیراز و نسیم عشق
آرامگاه شمس تبریزی؛ پیدا و ناپیدا
آرامگاه خواجوی کرمانی؛ کنار آب رکناباد
آرامگاه باباطاهر؛ چشماندازی روبه آسمان
آرامگاه خرقانی؛ ساده، نوپا و بیپیرایه
آرامگاه نادرشاه افشار؛ پابهپای تاریخ
آرامگاه عطار؛ به شکوهمندی سخن او