حافظ، غزلسرای پُرآوازهی ایران، در سال 729 مهی(:قمری) در زادگاهش شیراز درگذشت و او را در همان شهر به خاک سپردند. آرامگاهی که اکنون بر روی سنگ مزار او دیده میشود، یکی از شاهکارهای هنر معماری است و آمیختهای از هنرهای تجسمی. اما آرامگاه او بارها دستخوش دگرگونی شده است و هر بار رنگ و چهرهای نو و دیگرسان یافته است.
آرامگاه حافظ
نشانه و سندی در دست نیست که بدانیم پس از مرگ حافظ در جایی که او را به خاک سپردهاند، آرامگاهی برای او ساخته شده باشد. تا آنکه اندکی بیش 60 سال پس از خاکسپاریاش، فرمانروای تیموری شیراز، به وزیر خود فرمان میدهد که بر روی سنگ گور حافظ آرامگاهی بسازند. آن گستره به نام «مصلا» شناخته میشد و باغی پُر درخت بود. حوض بزرگی نیز در در بخش جلوی باغ ساختند. این حوض از آب «رکن آباد»، یکی از سرچشمههای آب شهر شیراز، پُر میشد.
طرحی از آرامگاه حافظ، با نمایش چهارستون کریمخانی؛ اثر اوژن فلاندن
آنچه فرمانروای تیموری ساخته بود، دو بار بازسازی شد. یکی در روزگار شاهعباس صفوی و دیگری در زمان پادشاهی نادرشاه افشار و به دستور او. اما ساخت آرامگاهی که هنوز نشانههای آشکاری از آن بهجا مانده است، در زمان پادشاهی کریم خان زند انجام گرفت. خان زند در سال 1187 مهی دستور داد که گسترهی آرامگاه حافظ را از آنچه بود بزرگتر کنند و دور تا دور آن را دیوار بکشند.
کهنترین بخش کاخ گلستان در تهران، «کاخ دیوانخانه» است که به فرمان کریمخان زند ساخته شده است. او تالاری به همان شیوهی کاخ دیوانخانه در کنار آرامگاه حافظ ساخت که در شمال و جنوب آن چهار ستون قرار گرفته بود؛ و نیز دو اتاق در خاور و باختر تالار. این سازهها، گسترهی آرامگاه را به دو پاره بخشبندی کرده است: یکی همان بخشی است که به نام «نارنجستان» میشناسیم و فضایی باغگونه است؛ و دیگری محوطهی گورستان که در پشت بخش نخست جای گرفته است. آرامگاه حافظ در میانهی گورستان دیده میشد.
آرامگاهی که به خواست کریمخان زند بر مزار حافظ ساخته بودند در روزگار فرمانروایی قاجاریه دستخوش دگرگونیهایی شد و شماری از شاهزادگان و والیان قاجاری که در شیراز فرمان میراندند، دست به دگرگونیهایی در آن زدند. شمار آن تغییرها، اندک نیست. همین اندازه بگوییم که تهماسب میرزا مویدالدوله، نوهی فتحعلی شاه قاجار، دست به باززنده سازی آرامگاه حافظ زد و 20 سال پس از آن فرهاد میرزا معتمدالدوله، فرزند عباس میرزا نایب السلطنه، که مردی ادیب و دانشمند بود، حصاری آهنی گرداگرد آرامگاه ساخت. 24 سال پس از آن نیز یکی از فرزندان مظفرالدین شاه، به نام شاهزاده شعاع السلطنه، دگرگونیهایی در آرامگاه حافظ پدید آورد. با این همه، آنچه از آرامگاه حافظ بهجا ماند و به روزگار پهلوی نخست رسید، همان است که کریم خان زند دستور ساختنش را داده بود.
در روزگار رضاشاه پهلوی، وزیر آموزش و پرورش آن زمان مرد دانشمندی به نام علیاصغر حکمت بود. او که خود شیرازی بود و از ادیبان شناخته میشد، پیشنهاد کرد که آرامگاهی نو که شناسهی فرهنگ و هنر ایران باشد، به جای بنای کهن آرامگاه حافظ بسازند. دولت با پیشنهاد او موافقت کرد و بر پایهی طرحی که آندره گدار داده بود، بازسازی آرامگاه آغاز شد.
آندره گدار، معمار و باستانشناس فرانسوی
آندره گدار، معمار و باستانشناس فرانسوی بود که در زمان جنگ جهانی دوم به نام نمایندهی کمیتهی ملی فرانسه، به ایران آمد. در آن زمان کشور فرانسه به دست ارتش آلمان افتاده بود. گدار به زودی دلبستگی شیفتهواری به هنر و معماری ایران پیدا کرد و در اینباره دست به پژوهشهای دامنهداری زد. اندکی پس از آن دولت ایران گدار را به استخدام خود درآورد و ریاست باستانشناسی و موزهها را به او سپرد.
تالار حافظیه
طرحی را که گدار برای آرامگاه حافظ کشیده بود، علی سامی، باستانشناس و رییس موسسه باستانشناسی تختجمشید، سرپرستی کرد. ساخت آرامگاه نو حافظ در سال 1314 خورشیدی، آغاز شد و تا 1317 ادامه یافت و به پایان رسید. گدار سبک پیشین آرامگاه را نگاه داشت و آن را به دو پارهی شمالی و جنوبی بخشبندی کرد. ایوانی نیز ساخته شد که 56 متر درازا داشت و نیز شماری ستونهای سنگی، هر کدام به بلندای 5 متر. آن ایوان، مرز میان دو بخش آرامگاه است. در آن طرح، تالار چهار ستونیِ کریمخانی با یک تالار نو که 16 ستون سنگی دیگر دارد، ترکیب شده است.
در بخش شمالی آرامگاه، هست درِ ورودی دیده میشود و هشت ستون سنگی. پافشاری بر روی عدد هشت، اشاره به سدهی هشتم مهی است؛ یعنی همان سدهای که حافظ در آن زندگی میکرد. افزونبر اینکه میتواند اشاره به هشت درِ بهشت (برپایهی برخی بازگفتها) نیز باشد.
سنگ گور حافظ همان است که در زمان کریمخان زند ساخته شده است. پنج پله، گرداگرد آن را گرفته است و یک متر از سطح زمین بلندتر است. این سنگ مرمری، 270 سانتیمتر درازا دارد؛ 80 سانتیمتر پهنا و 40 سانتیمتر بلندی. بر روی آن نیز به خطی خوش و چشمنواز، دو غزل از حافظ نگاشته (:حکاکی) شده است.
بر روی سنگ مزار، گنبدی مسین ساخته شده است که هشت ستون، به بلندای 10 متر آن گنبد را نگه داشتهاند. گنبد به شکل کلاه درویشان است و تَرکدار. بخش درونی گنبد پوشیده از کاشیکاریهای بسیار زیبا، به رنگهای گوناگون است. هر رنگ، نماد یک باور عارفانه است؛ بدینگونه که رنگ آبی فیروزهای گنبد نماد بهشت است؛ رنگ سرخ ارغوانی نماد شراب ازلی؛ رنگ قهوهای سوخته نماد خاک است و رنگهای سفید و سیاه نماد روز و شب.
گفتیم که ایوانی طراحی شده است که آرامگاه را دو بخشی میسازد. بخش شمالی 3000 متر مربع مساحت دارد و بخش جنوبی 12000 متر مربع. غزلهایی از حافظ بر روی کاشی و تختهسنگهای مرمری نگاشته شده است و در بخش شمالی آرامگاه دیده میشود.
چهار ستون از رواقها، یا همان فضای سرپوشیدهی ستوندار، همان است که در روزگار کریم خان زند ساخته شده است. آن ستونها در میانهی ستونهای نوساخته جای گرفته است. بلندی این بخش از آرامگاه آن اندازه است که در جایجای حافظیه دیده شود.
انبوهی از درختان سرو، کاج و نارنج در فضای باغ آرامگاه و در بخش جنوبی آن، کاشته شده است و زیبایی و خودنمایی دلانگیزی به آنجا بخشیده است. دو حوض مستطیل شکل نیز در گوشههای باختری و خاوری آرامگاه ساخته شده است. چمنکاری گسترهی آرامگاه نیز راه دوگانهای را شکل داده است که به تالار کریمخانی میرسند. از سویی دیگر، کتابخانهای در آنجا دیده میشود که ساختمانی تاریخی است. آن کتابخانه به نام «مرکز حافظشناسی» شناخته میشود.
در امردادماه 1396 خورشیدی، آرامگاه حافظ بار دیگر مرمت شد و به استحکام بخشی نماهای دو سوی ایوان پرداختند. پاکسازی و بازپیرایی درها و پنجرهها چوبی انجام گرفت و سامان دوبارهای به آنها داده شد.
در آرامگاه حافظ شماری از دانشمندان و چهرههای فرهنگ و هنر ایران نیز آرمیدهاند و سنگ مزار آنها در فضای آرامگاه دیده میشود. مانند: اهلی شیرازی شاعر سدههای نهم و دهم مهی، وصال شیرازی شاعر و خوشنویس سدهی سیزدهم، فرصتالدوله شیرازی موسیقیدان و ادیب روزگار قاجار، فریدون توللی شاعر پُرآوازهی معاصر، مهدی حمیدیشیرازی شاعر، لطفعلی صورتگر شاعر و استاد دانشگاه، رسول پرویزی داستاننویس، علیرضا شهبازی باستانشناس و استاد دانشگاه، نورالدین رضویسروستانی استاد آواز ایران، عبوالوهاب نورانیوصال استاد دانشگاه و شماری دیگر از نامداران فرهنگی. در سوی چپ رواقهای آرامگاه نیز آرامگاه خانوادگی قوامالملک شیرازی دیده میشود. این بخش از آرامگاه به نام قوامیه خوانده میشود. قوامالملکها از خاندانهای دیوانسالار روزگار قاجار بودند.
آرامگاه حافظ در 18 آذرماه 1345 خورشیدی، به شماره 1009 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
*بخشی از یارینامهها: «ویکی پدیا»، «تارنمای گردشگری ایران» و گزارش «خبرگزاری ایسنا».
آرامگاه سیبویه؛سازهای در بافت کهن شیراز
آرامگاه بوذرجمهر قاینی؛ چیرهدستی در ساخت سازهای کهن
آرامگاه شاه شجاع مظفری؛ همسایه با حافظ
آرامگاه رضیالدین آرتیمانی؛ ترکیبهای تکرار شونده
آرامگاه اوحدی مراغهای؛ سازهای استوار و ستبر
آرامگاه خیام؛ سازهای برپایهی سنجشهای هندسی
آرامگاه وحشی بافقی؛ شرح پریشانی شاعری پریشاندل
آرامگاه یعقوب لیث؛ یادمانی روبه ویرانی
آرامگاه علاالدوله سمنانی؛ غوغای از یاد رفته
آرامگاه نیما یوشیج؛ بازگشت به خانهی پدری
آرامگاه لقمان سرخسی؛ بازماندهی سازهای شکوهمند
آرامگاه کمالالملک؛ اوج آفرینشگری در طراحی معماری
آرامگاه مستوفی قزوینی؛ سازهای برای یک دیوانسالار
آرامگاه ابن یمین؛ نشانهای از یک زندگی آشوبناک
آرامگاه فردوسی؛ کاخ بیگزند
آرامگاه بایزید بسطامی؛ ناپیدا در مجموعهای چشمنواز
آرامگاه عارف قزوینی؛ یادبودی کوچک برای میهنخواهی بزرگ
آرامگاه شاه اسماعیل صفوی؛ جلوهی هنر ایران
آرامگاه پورسینا؛ دیگرسان و سزاوار دانشمندی بزرگ
آرامگاه نزاری؛ رنجور از نادیدگی
آرامگاه خواجه نظامالملک؛ شکوه از یاد رفته
آرامگاه صائب تبریزی؛ برآمده از غبار فراموشی
آرامگاه سعدی؛ خاک شیراز و نسیم عشق
آرامگاه شمس تبریزی؛ پیدا و ناپیدا
آرامگاه خواجوی کرمانی؛ کنار آب رکناباد
آرامگاه باباطاهر؛ چشماندازی روبه آسمان
آرامگاه خرقانی؛ ساده، نوپا و بیپیرایه
آرامگاه نادرشاه افشار؛ پابهپای تاریخ
آرامگاه عطار؛ به شکوهمندی سخن او