نیاکان صائب، شاعر بزرگ روزگار صفویه، تبریزی بودند، اما خود او در اصفهان، پایتخت صفویان، زندگی کرد و در همانجا درگذشت و به خاک سپرده شد.
صائب ملک الشعرای دربار صفوی بود. او در ورای مرزهای ایران نیز آوازه داشت. اما شگفت است که به فاصله چند دهه پس از مرگش، گورجای او به تمامی از یادها رفت و سدهها زمان بُرد تا آرامگاهش را دوباره بازشناختند.
صائب در باغ خود به خاک سپرده شد. دربارهی آن باغ سخن خواهیم گفت.
در روزگار زندیه و قاجاریه، باغ روبه ویرانی گذاشت. با این همه، بخش کوچکی از باغ بهجا ماند و مردم در آن جا گِرد میآمدند؛ بی آنکه بدانند سنگ مزار صائب در آنجاست.
باغ یاد شده، موقوفه به شمار میآمد و آن را اجاره داده بودند. کسی که باغ را اجاره کرده بود، قفل بزرگی بر در باغ زده بود. سالها سپری شد و کسی نمیدانست درون باغ چه میگذرد. تا آنکه در سال 1317 خورشیدی استاد نامدار و بلند آوازهی ادبیات ایران، جلال الدین همایی، به درون باغ راه یافت و با کاوش آن، سنگ مزار صائب تبریزی را کشف کرد.
چند سال سپری شد تا آنکه یکی دیگر از استادان ادبیات ایران، احمد گلچین معانی که خود شیفتهی سبک و شعر صائب بود، با پیگیریهای بسیار، وزارت فرهنگ آن زمان را وادار کرد که آرامگاهی برای صائب بسازد. این کار 14 سال زمان بُرد. وزارت فرهنگ ساخت آرامگاه را پشت گوش میانداخت. اما پافشاریهای گلچین معانی سرانجام نتیجه داد و دولت ناگزیر شد که ساخت آن را آغاز کند. این کار چهار سال به درازا کشید. سرانجام آرامگاه صائب تبریزی در باغی دلفریب، با معماریای بسیار دلانگیز، در سال 1346 خورشیدی گشایش یافت و کوششهای آن استادان به بار نشست.
باغی که صائب در آن به خاک سپرده شده، از آنِ خود او بوده است. آن را «باغ تکیه» مینامیدند و گویا بسیار بزرگتر از آن چیزی بوده است که اکنون میبینیم. سرتاسر آن نیز پوشیده از درختان سروِ بلند بالا بود. آن درختان، تازگی و زیبایی فرحبخشی به باغ دادهاند و آرامگاه صائب را جایی دلپذیر ساخته است. به ویژه آنکه روبهروی بنای آرامگاه، حوض و آبنمایی هست که به کاخ چهلستون اصفهان همانند است. به همان اندازه هم زیباست و تصویری از آرامگاه را درون خود بازتاب میدهد.
گرداگرد باغ را 10 پلهی سنگی ساختهاند. برای رفتن به آرامگاه باید از آن پلهها بالا رفت. ایوان بسیار زیبایی که از سه سو باز است، در بخش شمالی باغ دیده میشود. این ایوان، دو متر از سطح زمین بالاتر است؛ 20 متر درازا، شش متر پهنا و هشت متر بلندا (:ارتفاع) دارد. زیر سقف آن آیینهکاری است و بسیار دیدنی. آن آسمانه، یا سقف، بر چهار ستون مرمرین استوار شده است و دور تا دور آن را دیوار کشیدهاند.
آرامگاه صائب دو سنگ زیرین و رویین دارد. سنگ زیرین مرمری و تازه ساز است. در زمان طراحی و ساخت آرامگاه، آن سنگ را از کرمان آوردند و پس از تراش و شفافسازی، بر روی مزار گذاشتند. اما سنگ رویین همان سنگ کهن مزار است که دو تکه شده است. کارشناسان مرمت میگویند که سنگ رویین یکی از زیباترین سنگ مزارهای اصفهان است. بر روی این سنگ که سیاه رنگ است، بیتهایی از صائب حکاکی شده است. بر روی آن، تاریخ 1087 مهی (:قمری) دیده میشود. این همان سال درگذشت صائب در روزگار پادشاهی شاه سلیمان صفوی است. این را نیز ناگفته نگذاریم که خط سنگ رویین آرامگاه، اثر یکی از خوشنویسان به نام روزگار صفویه، «محمد صالح»، است.
سبک معماری آرامگاه برگرفته از معماری صفوی است؛ به همان شیوه زیبا، با نازکبینیهای بسیار. بخشهای خاوری و باختری (:شرقی و غربی) بنا، دو دهنه ساخته شده است و یک ستون و دو قوس دارد. دهنه، یا دهانه، به فاصلهی میان دو تکیهگاه در بخشی از سازه گفته میشود.
یکی از رنگهایی که در آرایههای آرامگاه بسیار به کار رفته است، رنگ فیروزه ای فام است که در معماری ایران رنگی نمادین بهشمار میرود.
طراح آرامگاه کنونی صائب، یکی از معماران برجستهی اصفهان، «حسین معارفی» است. او طرح و نقشهی خود را به تهران فرستاد و پس از آن که مهندس محسن فروغی، استاد دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران، آن را بازنگری کرد، برای ساخت آرامگاه صائب برگزیده شد. نام حسین معارفی در شمار مرمتگران سرشناس ایران ثبت شده است.
در سال 1381 خورشیدی، مرمت و بازسازییهای در آرامگاه صائب انجام گرفت. به ویژه کاشیکاریهای آن مرمت شد و محوطهی آرامگاه سامان بیشتری گرفت. از دیگر کارهای انجام گرفته، نورپردازی بسیار دلپذیر آرامگاه است که در شب، نمایی زیبا به باغ و بنای آن میدهد. در همان سال نیز سردیسی برنزی از صائب در محوطهی آرامگاه گذاشته شد. این سردیس خیالی اثر ایرج محمدی، از بنیانگذران انجمن مجسمهسازان ایران، است.
زمانی که آرامگاه صائب گشایش یافت (1346 خورشیدی)، هزینهی ساخت آن را 700 هزار تومان برآورد کردند! یک هشتم آن هزینه را اصفهانیان پرداختند و بازماندهی آن را انجمن آثار ملی بردوش گرفت.
نکتهی درخور یادآوری آن است که در همان سال ساخت آرامگاه، گروهی از شاعران انجمنی به نام «انجمن ادبی صائب» بنیانگذاری کردند. آنها نشستهای شعرخوانی خود را هر هفته در کنار آرامگاه صائب برگزار میکردند.
در کنار سنگ مزار صائب، سه تن دیگر نیز به خاک سپرده شدهاند. دو تَن از آنها فرزندان صائب هستند و سومی نوهی او.
آرامگاه صائب در شهر اصفهان، در محلهی کهن «لُنبان» و در خیابانی به نام خود شاعر، جای دارد. این آرامگاه در 20 بهمنماه 1355 خورشیدی، ثبت ملی شده است.
صائب تبریزی در سال 1000 مهی زاده شد و به سال 1087 مهی در اصفهان درگذشت. او بزرگترین غزلسرای سدهی یازدهم شناخته میشود و نامدارترین شاعر روزگار صفویه. از صائب دیوان اشعار بسیار پُربرگ و باری به جا مانده است. خانوادهی صائب در شمار خانوادههایی بودند که به دستور شاهعباس صفوی از تبریز به اصفهان کوچ داده شدند.
*برای شناخت آرامگاه صائب از این جستار بهره برده شد: «آرامگاه میرزا محمدعلی صائب» نوشتهی هدا خردمند؛ چاپ شده در مجلهی «پیام بهارستان» (زمستان 1391).
آرامگاه سیبویه؛سازهای در بافت کهن شیراز
آرامگاه بوذرجمهر قاینی؛ چیرهدستی در ساخت سازهای کهن
آرامگاه شاه شجاع مظفری؛ همسایه با حافظ
آرامگاه رضیالدین آرتیمانی؛ ترکیبهای تکرار شونده
آرامگاه اوحدی مراغهای؛ سازهای استوار و ستبر
آرامگاه خیام؛ سازهای برپایهی سنجشهای هندسی
آرامگاه وحشی بافقی؛ شرح پریشانی شاعری پریشاندل
آرامگاه یعقوب لیث؛ یادمانی روبه ویرانی
آرامگاه علاالدوله سمنانی؛ غوغای از یاد رفته
آرامگاه نیما یوشیج؛ بازگشت به خانهی پدری
آرامگاه لقمان سرخسی؛ بازماندهی سازهای شکوهمند
آرامگاه کمالالملک؛ اوج آفرینشگری در طراحی معماری
آرامگاه مستوفی قزوینی؛ سازهای برای یک دیوانسالار
آرامگاه ابن یمین؛ نشانهای از یک زندگی آشوبناک
آرامگاه فردوسی؛ کاخ بیگزند
آرامگاه حافظ؛ زیارتگه رندان جهان
آرامگاه بایزید بسطامی؛ ناپیدا در مجموعهای چشمنواز
آرامگاه عارف قزوینی؛ یادبودی کوچک برای میهنخواهی بزرگ
آرامگاه شاه اسماعیل صفوی؛ جلوهی هنر ایران
آرامگاه پورسینا؛ دیگرسان و سزاوار دانشمندی بزرگ
آرامگاه نزاری؛ رنجور از نادیدگی
آرامگاه خواجه نظامالملک؛ شکوه از یاد رفته
آرامگاه سعدی؛ خاک شیراز و نسیم عشق
آرامگاه شمس تبریزی؛ پیدا و ناپیدا
آرامگاه خواجوی کرمانی؛ کنار آب رکناباد
آرامگاه باباطاهر؛ چشماندازی روبه آسمان
آرامگاه خرقانی؛ ساده، نوپا و بیپیرایه
آرامگاه نادرشاه افشار؛ پابهپای تاریخ
آرامگاه عطار؛ به شکوهمندی سخن او
یک پاسخ
بسیار جالب بود،ممنون از امردادوهمکاران.