سعدی، شاعر پُرآوازهی ایران، در سالهای پایانی سدهی هفتم مهی، چشم از جهان فروبست. پیکر او را در بلندایی که نزدیک خانهی او بود، به خاک سپردند. آن محل در روزگار سعدی به «آب گازران» نامبردار بود و رودی از کنار آن میگذشت.
آرامگاه کنونی استاد سخن، سعدی
گزارشهای تاریخی چنین میگویند که شمسالدین جوینی، وزیر بزرگ ایلخانان مغول که با سعدی دوستی دیرینه داشت، دستور داد که آرامگاهی بر فراز سنگ مزار او بسازند. این آرامگاه برپا بود تا آنکه سدهها پس از آن، در روزگار چیرگی صفویان بر ایران، فرمانروای فارس در زمان پادشاهی شاه عباس صفوی، دستور به ویرانی آرامگاه سعدی داد. خشکاندیشی های دینی سبب این کار نابخردانهی او بود.
گورجای سعدی به همانگونه ویران ماند تا در سال 1118 مهی به دستور کریمخان زند بنایی نو و زیبا بر مزار سعدی ساختند. آن بنا نشان دهندهی شیوهی معماری استوار و سبک دلانگیز روزگار زندیه بود. آرامگاه سعدی را از گچ و آجر ساخته بودند و دو اشکوبه (:طبقه) بود. اشکوب نخست راهروهایی داشت و در دو سوی آن، دو اتاق دیده میشد. سنگ مزار سعدی در اتاق خاوری (:شرقی) آرامگاه بود و گرداگرد آن حفاظی چوبی ساخته بودند. سقف اشکوب نخست را بسیار بلند برافراشته بودند تا بدینگونه نشان از احترام نهادن به سعدی و جایگاه بلند او در فرهنگ ایران دانسته شود. اشکوب دوم نیز دو اتاق داشت. این بنای کریمخانی تا چند دهه پیش به جای بود اما در روزگار پهلوی دوم که بنای نوینی برای سعدی ساخته شد، ویران شد. اکنون از آن سازهی پیشین تنها سنگ مزار سعدی که مرمری یکپارچه است و به روزگار زندیه بازمی گردد، بهجا مانده است.
نقاشیهای اوژن فلاندن از آرامگاه پیشین سعدی
در روزگار پادشاهی قاجاریه مرمتهایی در آرامگاه پیشین سعدی انجام گرفت و هم چنان شکوه ویژهای داشت. یک خاورشناس فرانسوی به نام «اوژن فلاندن» که در سال 1217 خورشیدی، در زمان پادشاهی محمدشاه قاجار، به ایران سفر کرده است، نقاشیهای زیبایی از آرامگاه سعدی کشیده است. از آن نقاشی میتوان دریافت که آرامگاه سعدی در آن روزگاران بسیار آبادان بوده است.
در سال 1327 خورشیدی، «انجمن مفاخر ملی ایران» تصمیم گرفت که آرامگاهی نو با سبک معماری ویژهای که از یکسو مدرن باشد و از دیگرسو برخوردار از نشانههای معماری سنتی ایران، برای گورجای سعدی بسازد. از اینرو، در همان سال آرامگاهی را که در روزگار زندیه برای سعدی ساخته بودند، ویران کردند. این کار در زمان ریاست علیاصغر حکمت بر انجمن مفاخر ملی انجام گرفت. طراحی آرامگاه را به مهندس محسن فروغی، استاد برجستهی معماری ایران سپردند. در آن طراحی، مهندس علی صادق، همکار فروغی بود. دو سال زمان بُرد تا آرامگاه کنونی سعدی ساخته شد.
ویژگیهای معماری آرامگاه سعدی
آرامگاه سعدی همانندی آشکاری با کاخ چهلستون در اصفهان دارد. طراحان آرامگاه از شیوهی ساخت و طرح آن کاخ صفوی، الهام گرفتهاند و آرامگاهی بسیار زیبا بر مزار سعدی ساختهاند. افزونبر این که شیوههای معماری نو جهان را نیز پیش چشم داشتهاند.
از بیرون که به آرامگاه نگریسته میشود، شکل مکعبی دارد. اما از درون، هشت ضلعی است. دیوارهها از جنس مرمر است و آن را گنبدی فیروزهای آذین داده است.
برای آرامگاه دو ایوان ساخته شده است. سنگ مزار سعدی در زاویهی این دو ایوان جای دارد. هشت ستون در جلو آرامگاه دیده میشود. ستونها از سنگ قهوهای رنگ است؛ همانند کاخ چهلستون. خودِ بنا با سنگ سفید آراسته شده است و کاشیکاریهایی بسیار زیبا دارد. سوی چپ بنا به رواقی پیوند میخورد که دربارهی آن بیشتر خواهیم گفت. بالای سنگ گور، گنبد آرامگاه جای گرفته است.
گفتیم که سازهی یاد شده از درون هشت ضلعی است. در هفت ضلع از آن، هفت سنگنوشته (:کتیبه) جای دادهاند و بر روی همهی آنها بیتها و عبارتهایی از آثار سعدی با خطی خوش نوشته شده است. خوشنویسی سنگنوشتهها را ابراهیم بوذری (در گذشته به سال 1365 خورشیدی) انجام داده است.
آرامگاه، درون باغی دلگشا که نموداری از معماری باغ ایرانی است، دیده میشود. گسترهی باغ 7700 متر مربع است و زیربنای آرامگاه اندکی بیش از 250 متر مربع. گلکاری، درختکاری و باغچهبندی گسترهی آرامگاه بسیار چشمنواز است. در میانهی آن نیز دو حوض مستطیل شکل ساخته شده است. در آن محوطه، همه چیز رنگوروی معماری و فرهنگ ایرانی دارد و شناسای اندیشههای سعدی است که خود از بزرگان و نامآوران فرهنگ ایران بهشمار میرود.
در سوی چپ آرامگاه سعدی حوضی هشت ضلعی هست که به نام «حوض ماهی» شناخته میشود. از آنرو که آرامگاه به کاریزی (:قناتی) نزدیک است که در مظهر آن ماهیهای فراوانی یافت میشده است، این نام را به آن دادهاند. کاریزی که از زیر آرامگاه میگذرد، آب حوض ماهی را برآورده میکند. این حوض از زمان سعدی تاکنون بهجا مانده است. در کنار حوض ماهی، دو ساختمان ساختهاند. یکی دفتر آرامگاه ست و دیگری کتابخانهای به نام «سعدیه». در دو سوی آرامگاه نیز درختان سرو قامت برافراشتهاند.
آرامگاه کنونی سعدی در روز 11 اردیبهشتماه 1331 خورشیدی، در آیینی باشکوه، گشایش یافت. وزیر فرهنگ آن زمان دکتر محمود حسابی بود. او و بسیاری از نویسندگان، شاعران و چهرههای فرهنگی ایران، در آن آیین باشنده بودند. علیاصغر حکمت، رییس انجمن مفاخر، که خود شیرازی و از دوستداران آثار سعدی بود، از باشندگان آیین گشایش آرامگاه سعدی بود.
آرامگاه سعدی در شهر شیراز، در جایی که «سعدیه» خوانده میشود، جای دارد: در دامنهی کوه فهندز، در شمال خاوری زادگاه سعدی. این آرامگاه، ثبت ملی شده است.
سنگ مزار شاعری نامدار و نابینا در آرامگاه سعدی
پیشتر اشاره شد که در سوی چپ آرامگاه سعدی، رواقی دیده میشود. در این رواق یکی از شاعران نامدار شیراز آرمیده است. او «شوریده شیرازی» نام داشت و از دوستداران و شیفتگان آثار سعدی بود.
شوریده در هفت سالگی به سبب بیماری آبله نابینا شد. با این همه درس آموخت و شاعری توانا شد. شوریده در سالهای پایانی زندگی سرپرستی آرامگاه کهن سعدی را پذیرفت و در بازسازی آن بسیار کوشید. او در سال 1305 خورشیدی درگذشت و در نزدیکی سنگ مزار سعدی به خاک سپرده شد. دو فرزند او، احسان فصیحی که خود نویسنده و خوشنویس بود و اقدس الملوک در کنار پدر آرامیدهاند.
آرامگاه شوریده در یکی از اتاقهای رواق آرامگاه دیده میشود. این اتاق کفسازی سیاه رنگ دارد و کتیبهای بر سر در آن دیده میشود. در آن کتیبه دربارهی زندگی و آثار شوریده سخن گفته شده است. بیتهای از شوریده نیز بر کاشیهای دیوار دیده میشود.
*در این جستار از تارنمای «تاریخ ما» بهره برده شده است و نیز «ویکی پدیا».
آرامگاه سیبویه؛سازهای در بافت کهن شیراز
آرامگاه بوذرجمهر قاینی؛ چیرهدستی در ساخت سازهای کهن
آرامگاه شاه شجاع مظفری؛ همسایه با حافظ
آرامگاه رضیالدین آرتیمانی؛ ترکیبهای تکرار شونده
آرامگاه اوحدی مراغهای؛ سازهای استوار و ستبر
آرامگاه خیام؛ سازهای برپایهی سنجشهای هندسی
آرامگاه وحشی بافقی؛ شرح پریشانی شاعری پریشاندل
آرامگاه یعقوب لیث؛ یادمانی روبه ویرانی
آرامگاه علاالدوله سمنانی؛ غوغای از یاد رفته
آرامگاه نیما یوشیج؛ بازگشت به خانهی پدری
آرامگاه لقمان سرخسی؛ بازماندهی سازهای شکوهمند
آرامگاه کمالالملک؛ اوج آفرینشگری در طراحی معماری
آرامگاه مستوفی قزوینی؛ سازهای برای یک دیوانسالار
آرامگاه ابن یمین؛ نشانهای از یک زندگی آشوبناک
آرامگاه فردوسی؛ کاخ بیگزند
آرامگاه حافظ؛ زیارتگه رندان جهان
آرامگاه بایزید بسطامی؛ ناپیدا در مجموعهای چشمنواز
آرامگاه عارف قزوینی؛ یادبودی کوچک برای میهنخواهی بزرگ
آرامگاه شاه اسماعیل صفوی؛ جلوهی هنر ایران
آرامگاه پورسینا؛ دیگرسان و سزاوار دانشمندی بزرگ
آرامگاه نزاری؛ رنجور از نادیدگی
آرامگاه خواجه نظامالملک؛ شکوه از یاد رفته
آرامگاه صائب تبریزی؛ برآمده از غبار فراموشی
آرامگاه شمس تبریزی؛ پیدا و ناپیدا
آرامگاه خواجوی کرمانی؛ کنار آب رکناباد
آرامگاه باباطاهر؛ چشماندازی روبه آسمان
آرامگاه خرقانی؛ ساده، نوپا و بیپیرایه
آرامگاه نادرشاه افشار؛ پابهپای تاریخ
آرامگاه عطار؛ به شکوهمندی سخن او