خانهی مشیرالدولهی پیرنیا هرچند اکنون میان ساختمانهای کوتاه و بلند و میان کوچهای کج و ناموزن، کمتر به چشم میآید، اما یکی از زیباترین خانههای تاریخی پایتخت است که نشان پیدا و پنهانی از آرامش روزگارانی دارد که تهران شهری کوچک بود؛ نه کلان شهری پرهیاهو، بی در و پیکر و قد برافراشته از آهن و سیمان، همانند امروز !
میرزا حسن خان مشیرالدوله پیرنیا، از خوشنامترین مردان سیاستورز ایران در دوران معاصر است. او هنگامی که به میدان سیاست پای نهاد تا روزی که از آن کناره گرفت، هرگز ایران را از یاد نبرد و جز به سربلندی سرزمین نیاکانیاش نیاندیشید. پیرنیا افزونبر سیاستمداری، حقوقدان نیز بود. مشیرالدوله در دانشگاه سنت پترزبورگ روسیه دانش حقوق خوانده بود. گذشته از آنچه گفته شد، وی نویسنده ی کتاب پُرآوازهی «ایران باستان» نیز هست. او سالیان بسیاری از زندگیاش را بر سرِ فراهم آوردن و نوشتن این کتاب گرانبها گذاشت تا هممیهنانش را با تاریخ فراموش شدهی باستانی ایران آشنا کند. کتاب تاریخ ایران باستان (در سه جلد) نخستین کتابی است که به شیوهی علمی و بر پایهی مستندات و یافتههای باستانشناسی دربارهی گذشته تاریخی ایران نگاشته شده است.
حسن پیرنیا (مشیرالدوله)
مشیرالدوله هنگامی که در روسیه سرگرم دانشاندوزی بود، با مردی گرجی تبار به نام نیکلای مارکوف آشنا شد. مارکوف دانشجوی دانشکدهی هنرهای زیبای سن پترزبورگ بود. گردش روزگار مارکوف را به ایران کشاند. تا این که مشیرالدوله، در سال 1285 خورشیدی، از مارکوف خواست که خانهای را برای او طراحی کند. خانهای که اکنون به نام پیرنیا شناخته میشود و در خیابان لالهزار، کوچهی پیرنیا جای دارد، همان است که مارکوف برای او طراحی کرد و ساخت.
خانهی پیرنیا دو اشکوب (:طبقه) و یک زیرزمین دارد. در ساخت آن آمیختگی مهرازی (:معماری) ایرانی و هنر اروپایی به چشم میآید.
از در که به درون خانه راه پیدا میکنید به حوضی برمیخورید که در آن سوی آن پلکانی زیبا به درون خانه راه میبرد. اما پیش از رفتن به درون خانه، باید زیرزمین را دید که بخشهایی از آن آراسته به کاشیهایی است که نقش چهرههای اساتیری و تاریخی ایران را برخود دارند.
در زیرزمین، اتاقهایی برای سفرهخانه، چایخانه و انبار، ساخته شده است. چند اتاق دیگر نیز در آنجا هست که یکی از آنها جایی برای بخشی از کتابخانهی مشیرالدوله بوده است.
در اشکوب نخست و در سوی راست ساختمان، دفتر کار مشیرالدوله دیده میشود. دو سوی اتاق، کتابهای دیگری از او چیده شده بود و نیز میز کارش که در انتهای اتاق گذاشته شده بود. در همین اتاق بود که مشیرالدوله فرمان مشروطیت را تدوین کرد، قانونهای نوین دادگستری ایران را نوشت و کتاب ماندگارش را دربارهی تاریخ باستانی ایران به نگارش درآورد.
اشکوب دوم برای پذیرایی از مهمانان بلندپایه یا دوستان دانشمند پیرنیا بوده است. یکی از آن دوستان نزدیک پیرنیا، سعید نفیسی، دانشمند نامدار، است که گزارشی خواندنی از دیدارهایش با پیرنیا نوشته است و از او بارها و بارها به نیکی یاد کرده است.
در اشکوب دوم، تالاری به پهنای 80 متر دیده میشود. در دو سوی تالار، اتاقها ساخته شدهاند. سقف اشکوب دوم، چوبی است. در هر کدام از اتاقها نیز شومینههایی زیبا که به شیوهی فرنگی ساخته شدهاند، دیده میشود. این خانه در چشمنوازی، کم مانند است.
میرزا حسن خان مشیرالدوله در 29 آبانماه سال 1314 خورشیدی چشم از جهان فروبست اما پیش از درگذشتش، خانه و باغهایش را به همسرش شکوه عظما بخشید. این خانه در سال 1357 خورشیدی، به بیمارستان فرح پهلوی (اکبرآبادی کنونی) واگذار شد. اما در سالهای پس از آن در اختیار دانشگاه علوم پزشکی قرار گرفت و اکنون جایی برای کارهای «موسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل» شده است.
در سال 1386 خورشیدی، گودبرداری در بخش شمالی خانه ی مشیرالدوله، سبب ترَک برداشتن دیوار و بخشهایی از سقف آن شد. این خانه در سال 1376 ثبت ملی شده است.
میرزا حسن مشیرالدوله سالیان بسیاری از زندگی پُربار خود را در پست وزارت عدلیه (دادگستری) و رییس الوزرایی (نخست وزیری) ایران سپری کرد و در هر کار خوشنام بیرون آمد. سعید نفیسی هم همین را گواهی میدهد و دربارهی او مینویسد: «من به جرات میتوانم گفت که در میان مردان نامی این کشور که در زمان ما میزیستند، او را بزرگتر از همه دیدم … نیکنامتر از وی کسی نزیست».
خانهی مسعودیه؛ دیدنی و شکوهمند
خانهی قوامالسلطنه؛ یگانه در هنر معماری ایران
خانهی ارباب رستم گیو؛ نمادی از نظم و هماهنگی
خانه هرمز آرش؛ سنگ بنای محلهی تهرانپارس
خانهی آوانسیان؛ داستان غمانگیز یک سرای تاریخی
خانهی سردار اسعد بختیاری؛ استوار و چشمنواز
خانهی فخرالدوله؛ پایدار و هماهنگ در شیوهی ساخت
خانهی بروجردیها؛ بیهمتا در زیبایی
خانهی ناصرالدین میرزا؛ ساختاری نو در معماری
خانهی عینالدوله؛ چشمنواز در زیبایی و شکوه
خانهی تیمورتاش؛ موزهای برای جنگ
خانهی اعتصامالملک؛ زادگاه پروین اعتصامی
خانهی انیسالدوله؛ سرای نورچشمی شاه قاجار
خانهی فروغالملک، گنج خانهای از هنر ایران
خانهی ابریشمی، بیمناک از فرو ریختن
خانه قدکی؛ نگارگریهایی به شیوه رنسانس
خانهی شکوهی؛ شکوه مهرازی کویری ایران
ساختار معماری درونگرا در خانهی صولت ابرکوه
خانهی مسعودی، آمیختگی هنر ایران و اروپا
خانهی کبیری؛ شگفتانهی معماری ایران
خانهی عامریها؛ تماشاخانهای زرین از هنر ایران
خانهی امینالسلطان، سرای داییجان ناپلئون
خانهی سوکیاسیان، دیرپا و چشمنواز
خانهی مشیردیوان، دستکارِ هنرمندان کردستان
خانهی تاج، دیرینکدهای برای شناخت فرهنگ کاشان
خانهی مقدم، گرانبهاترین خانهی تاریخی جهان
2 پاسخ
سپاس بسیار از اخبار تاریخ وفرهنگ ایران
پیرنیاها اصلیت نسبیشان به نایین برمیگردد.مصلی نایین مزار خانوادگی پیرنیاها میباشد.هنوز هم اقوام وخویشانشان درنایین،اصفهان وتهران وتعدادی هم خارج ازکشور میباشند.درگوگل میتوانید اطلاعاتی راجع به مصلی نایین دریافت کنید.